جستجوی پیشرفته
نتایج جستجو
نتایج یافت شده 2557
ممازجت تحلیلی
ممازجت تحلیلی؛ مثلاً میگویند: «الانسان حیوان ناطق». درست است که از حیث وجود، دقیقاً یک چیز هستند، اما آن را به ما به الاشتراک و ما به الامتیاز تحلیل عقلانی کردید. تحلیل عقلی، باز خودش یک جور ممازجت است. ممازجت اجزای تحلیلیه با محلَّل. خدای متعال به نحوی با ...
ممازجت روح با بدن، ممازجت نفس و قوایش
مهمترین آن که خیلی لطیف است، ممازجت روح با بدن است، در مقام وحدت در کثرت نفس. آنچه که شما اشاره فرمودید، ممازجت روح با قوای خودش، به نحو کثرت در وحدت است که «النفس فی وحدتها کل القوی». خدای متعال این جور ممازجتها را هم ندارد و لذا رابطهی خداوند متعال با ا...
مثال روح و بدن، مثل اعلی برای خداوند متعال
اگر خدای متعال در هر چیزی هست، اما مطلق الممازجة، تشبیه است و خدای متعال از این معیت ممازجی بریء است، خُب، پس چه بگوییم؟ اصل اینکه حضرت علیه السلام فرمودند: «یکون فیها»، تعطیل را نفی کردند. تعطیل را نفی کردند، به چه معنا است؟؛ یعنی نمیگویند ما راجع به خداو...
ممازجت ماهیت و وجود در برخی از تقریرهای اصالة الوجود
شاگرد: در اصالة الوجود، ماهیت را سراب میدانند. وجود تمکن دارد و ماهیت دیده میشود اما سراب است. استاد: ان شاء اللّه در جلسهی بعدی یادم باشد، عرض میکنم؛ ممازجت ماهیت و وجود، قبول است یا نه؟ شما میگویید: نه. ببینید در خود اصالت وجود، مبانی مختلفی هست. شای...
نفی نقص و اثبات کمال برای خداوند متعال، سپس نفی عدد در کمال باری تعالی و اثبات بساطت
در شرح صفحهی هفتاد و سوم بودیم. در این دو - سه جملهای که امام علیهالسلام در این خطبهی مبارکه فرمودند: «بل هو الذي لم يتفاوت في ذاته ، ولم يتبعض بتجزئة العدد في كماله ، فارق الأشياء لا على اختلاف الأماكن ، وتمكن منها لا على الممازجة»[1]. بحثهای لغو...
معنای مفعولی «تجزئة العدد»؛ ذات او مانند عدد تجزیه نمیشود
«و لم يتبعض بتجزئة العدد». «تجزئة» مصدر باب تفعیل است. مصدر دو جور داریم: مصدر مبنی للفاعل و مصدر مبنی للمفعول. گاهی میگویید: قتل زید عمرو را، معلوم است در اینجا به ذهن کسی مصدر للمفعول نمیآید؛ کشتن زید عمرو را. اما وقتی میگویید: قتل زید خیلی فجیع بود، ا...
معنای فاعلی «تجزئة العدد»؛ ذات او معدود عدد واقع نمیشود
«تجزئة العدد» یعنی آن طوری که عدد بیاید و تجزیه بدهد و متجزی بکند. نه اینکه مثلاً پنج، به پنج تا یک متجزی شود. بلکه پنج بیاید و معدود داشته باشد. عدد، چه زمانی تجزیه میکند؟ آن وقتی که عدد پنج، معدودی دارد که آن معدود را با پنج میشمارید. اگر معدود شما یک ب...
الف) تفاوت نسخه؛ «تمکن منها» و «یکون فیها»
حالا به دنبالِ این مطلب مهمی که در در این دو جمله آمد، گویا حضرت علیه السلام میخواهند لازمگیری کنند. اینکه «گویا» میگویم، به این خاطر است که بهصورت احتمال محضر شما بگویم تا ببینیم شواهدی از استظهار [برای تایید آن] پیدا میکنیم یا خیر. وقتی حضرت علیه ال...
ج) حدیث سلمان از مناظرهی جاثلیق با امیرالمؤمنین (علیه السلام) و ابوبکر
خُب، این جملهی بعدی، از آن جملهها است که مثل احمد بن حنبل و مجسمه دارند؛ یا حدیث «ثانی ما صنف فی الاسلام». دومین مصنَّف در اسلام، کتاب سلمان است. اولین مصنَّف، کتاب امام علی علیهالسلام است و دومین مصنَّف، کتاب سلمان است. کتاب سلمان، حدیث جاثلیق است. حدیث ...
ب) «تمکن منها لا علی الممازجة» نافی فکر مجسمه در اهلسنت
د) عینیت صفات با ذات و عدم عینیت ذات با صفات، لازمهی بساطت ذات
شاگرد: «تجزئة العدد» بر اساس مبنای فاعل را چون برای ذات میفرمایند، میتوانیم … . استاد: برای ذات نیست، کمال است. شاگرد: اینها صفات ذات خداوند متعال است، میتوانیم بگوییم: اشعار دارد به اینکه صفات خداوند عین ذات نیست؟ استاد: من که خیلی با این استفادهی ...
ه) عدم ملازمهی مسبوقیت نفس الامر از ذات الهی با سابقبودنِ ذات خداوند متعال از نفس الامر
ز) مسبوقیت طبیعی الربط از خداوند متعال، نافیِ اتصاف خداوند متعال به سابقبودن
یکی از چیزهایی که مکرر عرض کردهام این است: تمام نفسالامر با اوسعیتی که دارد، مسبوق به هویت غیبیهی الهیه است. اما او باز سابق نیست. این خیلی مهم است. یعنی سراغ او نروید که بگویید سابق بر بستر نفسالامر است. تمام بستر نفسالامر، مسبوق به او است. وقتی همین ر...
ح) نفی تشبیه از کلمات و توصیف خداوند متعال به وسیلهی آنها؛ توصیف اشاری
خُب، فرمودید پس چه بگوییم؛ در اینجا هم وقتی سابقیت میگوییم، یک سابق و مسبوق درست میکنیم، لذا درست نیست. آن چه که ما میدانیم این است که محیط است. به همان صورتی که «یلیق بجنابه». ذات جناب او احاطه دارد بر تمام بستر نفسالامر. شاگرد: باز هم نمیتوان گفت اح...
معنای لغوی قصد
در این محدوده در یک چیزی وارد شدیم که به هوش مربوط میشد و آن مسأله قصد بود. قصد برای هوش مصنوعی هست یا نیست؟ میتواند محقق شود یا نه؟ خودآگاهی، فهم، قصد. در قتل عمد، عمد نیاز است؛ یا قصد نیاز است. در [فرهنگ] لغت های عربی «نیت» و «قصد» و «عمد» میگوییم، من ی...
تصویر معنای قصد در هوش مصنوعی
خب وقتی این ماشینها و رباتهای هوش مصنوعی میآید، تا چه اندازهای در فضای فقه میتوانیم بگوییم که اینها عامد هستند و قاصد هستند؟ اگر در یک جایی در فقه با قصد کار داریم، صدق این قصد، چقدر ممکن است؟ یکی از آنها همین قتل عمد بود که به آن مثال زدم. وارد شدیم ت...
امکان قصد پایهمحور در هوش مصنوعی و عدم آن در قصد اشراقمحور
عرض من این است: خودآگاهی، فهم، قصد، درک معنا -به معنای وسیع- دو جور داریم. فهم و درک و قصد پایهمحور، فهم و درک و قصد و آگاهی اشراقمحور. این دو هست. فقط باید جلو برویم تا از هم جدا شوند و مصادیق آن را نشان بدهیم. در فقه هم به هر دوی اینها برخورد میکنیم. یع...
محدوده کارکرد کامپیوترهای زیستی
شاگرد: اگر در آینده DNA پایه باشد، در آن هم اشراق ممکن نیست؟ شاید یک روح جزئی داشته باشد؛ مانند جمادات و نباتات. استاد: یعنی DNAای که هست را به کار بگیریم؟ مثل کلونینگ (coloning) که امروزه هست. در کلونینگ چه کار میکنند؟ به روال طبیعی نیست که سلول نر و ماده...
پرهیز از فلسفهگرائی در نقد هوش مصنوعی؛ نقد فلسفهگرائی سرل و درایفوس
عرض کردم وقتی به آنتن میرسد، میفهمد که بیرون از رادیو است. این هوش مصنوعی، دو مخالف داشته است. مخالف، یعنی کسانی که بهشدت درگیر بحث شدهاند. جلوتر هم عرض کردم. البته از مثل من طلبه توقع نیست. جلسه قبل گفتم از من توقع است که فقه و اصول بلد باشم، که نیستم. ...
پرهیز از تفلسف در اثبات افلاطونگرائی
لذا جلسه قبل که افلاطونگرائی را عرض کردم، در ذهن من طلبه به این صورت است که اینها پیش میآید و بعداً هم واضح میشود و واضح هم هست. تازه با آن وسعتی که دارد؛ چون افلاطونگرائی را چند جور معنا میکنند؛ در ذهن من خیلی وسیع است. آقایانی که مباحثهها یادتان باش...