١.حجیّت یافتن مدلول جمعی برای فقها
مادامی که بحث نظام مدوّن نشده است، ما محتاج هستیم مراجعه کنیم به آنچه که دلیل داریم، از ناحیه شارع حجت داریم. بگوییم «له اصل فی کتاب الله». وقتی که «لا یبلغه» چه کار بکنیم[1] ؟ لذا وقتی مدوّن نیست، ما مجبوریم درِ خانهی اعلم، برویم. میگوییم شما زحمت کشیدید و خدای متعال به شما لطف کرده، آن چیزی که هنوز مدوّن نشده،شما دارید. از شما سؤال میکنیم، جواب بدهید؛ ناخودآگاه است، مثل عرف عام.
اما صحبت سر این است که الآن این اصولی که فی کتاب الله هست، طی ۲۶۰ سال، معصومین علیهم السلام این ها را برای مردم بیان کردند. این اصول را گفتند.«انّما علینا ان نلقی الیکم الاصول و علیکم ان تفرّعوا».[2] پس وقتی در این بیاناتِ جداجدای منفرد،آن کل-آن اصولِ پیاده شده –هست، فقط مدوّن کردنش میماند.
اگر مدوّن شد،آن وقت همانطور که من به یک روایت نگاه میکنم و میگویم حجت است و یکفینی، وقتی هم که از صدتا کنار هم استظهار کردم، نمیشود بگویم چون صدتا است، قبول نیست و حتماً باید یک روایت باشد. کسی این حرف را میزند؟
[1] عنه عن الحسن بن علي بن فضال عن ثعلبة بن ميمون عمن حدثه عن معلى بن خنيس قال قال أبو عبد الله ع ما من أمر يختلف فيه اثنان إلا و له أصل في كتاب الله و لكن لا تبلغه عقول الرجال. (المحاسن ؛ ج۱ ؛ ص۲۶۷)
محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد عن ابن فضال عن ثعلبة بن ميمون عمن حدثه عن المعلى بن خنيس قال قال أبو عبد الله ع ما من أمر يختلف فيه اثنان إلا و له أصل في كتاب الله عز و جل و لكن لا تبلغه عقول الرجال.( الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج۱ ؛ ص۶۰)
محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد عن ابن فضال و الحجال عن ثعلبة بن ميمون عن بعض أصحابنا عن أبي عبد الله ع قال: سئل عن مولود ليس بذكر و لا أنثى ليس له إلا دبر كيف يورث قال يجلس الإمام و يجلس عنده ناس من المسلمين فيدعو الله عز و جل و تجال السهام عليه على أي ميراث يورثه أ ميراث الذكر أو ميراث الأنثى فأي ذلك خرج عليه ورثه ثم قال و أي قضية أعدل من قضية تجال عليها السهام يقول الله تعالى- فساهم فكان من المدحضين قال و ما من أمر يختلف فيه اثنان إلا و له أصل في كتاب الله و لكن لا تبلغه عقول الرجال.( همان،ج۷ ؛ ص۱۵۸)و همین طور در تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) ؛ ج۹ ؛ ص۳۵۶
[2] السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي (و المستطرفات) ؛ ج٣ ؛ ص۵٧۵
بدون نظر