۴.اثبات حقیقت دین؛جدای از تفسیر متشرعه
این بحثی که الآن عرض کردم اگر خوب سر برسد -به یک تعبیر- تیر خلاصی است به این که میگویند دین نزد فقها و متشرعه، تلقیِ آنها از شرع است. اصلاً اینطور نیست. این، جوابِ دقیقِ منطقی به او است؛ به همان معنای مؤلّف محور. یعنی اساساً ارتکاز متشرعه و آن کاری که شارع با مخاطبینش کرده، هیچ منافاتی ندارد با آن چیزی که تلقّی افراد از آن دین است. اصلاً منافاتی ندارد. بله ، تلقّیها هست. اما نگویید هر چه از دین داریم، تلقیهای ماست؛ ما هیچ چیزی نداریم، اصلاً خبری از شرع نداریم جز این تلقیهای خودمان! این حرف، بسیار غلط است. با این بیانی که عرض کردم که منطقی، دقیق و مدون است، ما یک دلیل پیدا میکنیم؛ کاشفی از آن مکشوف، پیدا میکنیم.
بدون نظر