رفتن به محتوای اصلی

٣.کم شدن اختلافات فقهی

ما می‌خواهیم آن پیکره را، آن اصلِ کاری را به دست بیاوریم که همه مشترک باشند. دست روی خانه‌ها نگذاریم. ما می‌خواهیم آن پیکره را کشف کنیم. وقتی به آن نزدیک بشویم، آن وقت در آن خانه‌های جدول که اختلاف میکردند، بعد از این‌که آن نظم برای ایشان واضح می‌شود، اختلافات هم کم می‌شود. هرچه نظم، واضحتر می‌شود اختلافات کمتر می‌شود. پس مهندسی منابع این است که نگاه ما اینگونه باشد.

جالب، این است که اگر ما این بحث‌های ارتکازی را توسعه بدهیم، بهترین شواهد علیه کسی که این ها را قبول ندارد، از کلمات خودشان است.

 این یادم است جلوتر هم که مباحثه می‌کردیم، بنای ما بر این بود که اگر یک مطلبی می‌خواست مورد سؤال قرار بگیرد، بهترین مورد برای ردّ حرفِ  آن شخص، کلمات خودش بود. مصنّف، یک چیزی را به حمل اوّلی ، مختار خودش قرار داده دارد ثابت می‌کند، اما در حین اثباتِ مختارِ خودش به حمل اوّلی، ارتکازیّات او فعال است و دارد قلم فرسایی می‌کند. در ضمن قلم فرسایی او، آن چیزهای ناخودآگاه او که مطابق حق است و در عین حال، موافق مختار به حمل اوّلی او نیست، دارد حرف می‌زند[1].  


[1] این مطلب در کلمات استاد نمونه های متعددی دارد که با عنوان رویکرد کلاسیک و رویکرد ارتکازی از هم تفکیک می شود.

به این بیان که صاحبان فکر در مقام اثبات و استدلال، مطالبی را بر اساس ضوابط کلاس و استدلالات، بیان می فرمایند و نتایج و لوازمی را بر آن متفرع می سازند. اما در قسمت های دیگری از تالیف خود که نوعاً‌ ارتباط واضحی با مبنای سابقشان ندارد-  به صورت ناخودآگاه سخنانی می گویند که با رویکرد کلاسیک و ضابطه مند اولیه خود موافق نیست. این موارد در کلام استاد با عنوان رویکرد ارتکازی نویسنده شناخته می شود  و مثال های بسیاری دارد.

به عنوان نمونه شیخ انصاری قدس سره در مقام ابطال قاعده الجمع مهما امکن،‌ محور استدلالات خود را بر پایه ی علم به کذب یکی از دو دلیل متعارض قرار می دهند و می فرمایند: وقتی دو ظاهر با هم مخالف هستند، چگونه به هر دو اخذ کنیم؟ این در حالی است که خود ایشان بعد از فراغ از ابطال قاعده و در مقامی دیگر، می فرمایند: «کثره اراده خلاف الظواهر فی الاخبار»(فرائد الاصول، ج ۴، ص ١٢٩) با تتبع در روایات می فهمیم که در بسیاری از موارد، حضرات خلاف ظاهر عبارات را قصد کرده اند و جمعی که حضرات بین عبارات به ظاهر متعارض خود دارند به مراتب سنگین تر از وجوه جمع تبرعی شیخ است در استبصار!

مشخص است که این مبنا‌ با مبنای اولیه مولف سازگار نیست،‌ اما سخنی است جاری شده از ارتکاز نویسنده، بدون اعمال ضابطه کلاسیک.مراجعه بفرمایید به مبحث الجمع مهما امکن، فصل ششم، رویکرد کلاسیک شیخ؛ رویکرد ارتکازی شیخ