رفتن به محتوای اصلی

تقسیم هوش قوی به هوش پایه‌محور و اشراق‌محور؛ نمود آن‌ها در روایات

بحث در این بود که در بعض مسائل فقهی، قصد و آگاهی کار مهمی را انجام می‌دهد، و احکام فقهی بر خودآگاهی و فهم و قصد جاری می‌شود. در هوش مصنوعی این امر ثمره فقهی دارد؛ یعنی نزاع کرده‌اند در این‌که هوش مصنوعی واقعاً هوش دارد یا نه؟ آگاهی دارد یا نه؟ فهم دارد یا نه؟ می‌تواند قصد کند یا نه؟ چون این آثار را داشت، ما داشتیم بحث می‌کردیم.

عرض کردم ما در فضای هوش ضعیف، انتظاری که از آن داریم فقط رفتار هوشمندانه است. از هوش ضعیف اصلاً انتظار آگاهی و فهم و قصد نداریم و همین که رفتار هوشمندانه باشد کافی است. سیستم‌های خبره‌ای که امروزه مرتب مشغول هستند…؛ مثلاً شنیده‌ام در پزشکی عمل جراحی را دقیق‌تر از یک پزشک جراح خبره با چهل-پنجاه سال تجربه انجام می‌دهد؛ چون علی ای حال کار انسانی همراه با خطا و سهو و لرزشِ دست و امثال اینها است که یک سیتم خبره این مسائل را ندارد. این‌ها سیستم‌های خبره‌ای هستند که امروز کار انجام می‌دهند؛ لذا در محدوده هوش ضعیف و رفتار هوشمندانه‌اش مشکلی نیست و این‌ها هست.

اما خُب در بحث فقهی ما، صحبت بر سر هوش قوی بود؛ یعنی خودش خودآگاهی داشته باشد و قصد داشته باشد؛ این می‌شود یا نمی‌شود؟ خُب اختلافاتی بود که عرض کردم منتقدین و تسلیم شوندگانی بودند، که حالا کم‌کم جلو می‌رویم. در محدوده اطلاعات طلبگی‌ای که در ذهن من بود، تقسیم‌بندی‌ای را محضر شما ارائه دادم و آن تقسیم‌بندی هوش قوی بود که هوشی باشد که از آگاهی و قصد برخوردار باشد؛  می‌گوییم: «الحیوان حساس متحرک بالارادة». در حیوان هم این را می‌گوییم. در این‌چنین فضایی تقسیم‌بندی شد به هوش پایه‌محور و هوش اشراق‌محور. شواهدی هم از هر کدام از این‌ها عرض کردم. بعضی از آن‌ها را یادداشت کرده بودم؛ یادم رفت عرض کنم؛ شما هم با این عینک اگر بعداً حدیث و روایتی می‌بینید - چه بسا چیزهای خیلی جالبی ببینید - آن‌ها را یادداشت کنید و به ما هم بفرمایید.