رفتن به محتوای اصلی

پایه‌محوری در ماده و لزوم ترسیم اتر جدید در فضای فیزیک

شاگرد: شما فرمودید فشردگی‌ای که بین دو عضو اعداد گویا وجود دارد، می‌تواند پشتیبان این ترکیب جدید باشد.

استاد: بله. مثلاً در قرن بیستم بود که اتر کنار رفت. فیزیک‌دان‌ها به‌شدت مدافع اتر بودند. نمی‌توانستید اتر را از فیزیک، به‌عنوان یک بستر بگیرید. بعد که امواج الکترومغناطیس کشف شد و دیدند آن‌ها در خلأ می‌رود…؛ خلأی که در فضای فرمیون‌ها می‌گویند امروزه؛ یعنی جایی که سر و کارشان با یک جرم فیزیکی است، بعد از این‌که دیدند امواج در خلأ می‌روند، گفتند ما کاری با اتر نداریم. امروزه در فیزیک کاری با اتر ندارند و آن را کنار گذاشتند. من گمانم این است که روزی برمی‌گردند، اما با یک نگاه جدید به اتر. آن اتری که فیزیک‌دان‌ها قبلاً می‌گفتند بله، امواج الکترومغناطیس، آن را نقض می‌کند، اما مانعی ندارد یک اتر یا بستری داریم که همان بستر، برای انتشار امواج نوری هم نیاز است. آن بستر چیست؟ خب آن اتری که شما تعریف می‌کردید، نباشد، ولی علی ای حال ما بستر می‌خواهیم. خلأ که تعبیر می‌کنید، از نظر دیدگاه صحیح، درست نیست؛ بستر می‌خواهد.

شاگرد: نظرتان در مورد پیوستگی هم همین است؟

استاد: وقتی اتمیسم جا گرفت، وقتی برگشتیم، می‌بینیم نگاه‌های ترکیبی که بشر در شهود خودش با ارتکاز و فطرت الهی خودش دارد، آن‌ها هم وجهی از صحت دارد. ولی تا آن‌ها کامل نشود، این‌ها خودش را قشنگ نشان نمی‌دهد. مثل هندسه تحلیلی و ترکیبی است. هندسه تحلیلی وقتی آمد، همه هندسه، معادله شد. همه ذهن ریاضی‌دان‌ها و هندسه‌دان‌ها را مشغول خودش کرد و فرمول‌هایی که تعریف کنند و … . اما بعد از این‌که هندسه تحلیلی به‌خوبی و کامل مشخص شد، برگشتند و گفتند که هندسه ترکیبی هم برای خودش احکام و حسابی دارد. این جور نیست که تنها و تنها با تحلیل، کار هندسه ترکیبی را انجام بدهیم. این‌ها درست باشد یا نه، به اندازه دهان منِ طلبه نیست و به‌عنوان سر نخی برای شما می‌گویم.