رفتن به محتوای اصلی

۳- تعرج الملائكة والروح إليه

موضوعات متنوع و بسیار زیاد در ذیل این آیه شریفه مطرح است، اما فعلا تاکید بر کلمه «تعرج» دارم:

تعرج الملائكة والروح إليه في يوم كان مقداره خمسين ألف سنة[1]

ترجمه مصباح‌زاده:

عروج ميكند ملائكه و روح بسوى او در روزى كه باشد اندازه آن پنجاه هزار سال

بعد از توصیف خداوند سبحان به «ذي المعارج[2]» میفرماید که ملائکة و روح به سوی او عروج میکنند و بالا میروند، مگر خداوند متعال در بالاست و پایین نیست؟ یعنی چه به سوی او بالا میروند؟ مگر همیشه با آنها نبوده است؟ مگر خالق و همراه آنها نیست؟

اینجاست که تا معرفت به مبدء متعال حاصل نشود، بالا بودن او هم معلوم نمیشود، و در نتیجه تصور بالا رفتن به سوی او هم تخیلی بیش نمیشود، همه بالا میروند به سوی خدائی که از هر نزدیکی به آنها نزدیکتر است و همیشه با آنها ملازم است، خداوند محیط مطلق به همه چیز و همه عوالم است، و احاطه تام، بالاترین بالاست ولی غیر زمانی و مکانی، و هر چه به طرف احاطه سیر کنیم، به خداوند نزدیک شدیم، بدون زمان و مکان، و هر چه به خداوند متعال نزدیک شویم، بر زمان‌ها و مکانهای بسیاری محیط شدیم، و لذا در این آیه سوره مبارکه معارج صحبت از یک روز میشود اما چه روزی؟ روزی برابر با پنجاه هزار سال! کدام سال؟ جالب است که در دو جای دیگر قرآن کریم صحبت از روزی میشود که منبسط است و برابر هزار سال است، اما تصریح میکند برابر هزار سال است به همین نحوی که شما سالها را میشمارید: «کألف سنة مما تعدون[3]» ولی در این سوره معارج به صورت مطلق آمده: «ألف سنة» و مجال برای این عبارت نهج البلاغة فراهم میشود: «لا یدری أ من سني الدنيا أم من سني الآخرة[4]»،

اگر یک روز مثل هزار سال نزد ما باشد پس یک سال آن قریب ۳۶۰ هزار سال میشود، و در نتیجه روز عروج روح و ملائکة پنجاه هزار سال به چنین سال میتواند باشد، یعنی قریب ۱۸ میلیارد، اگر مواقف پنجاهگانه قیامت را به حساب سال دنیا بگیریم، و گرنه اگر هر موقف خودش به سال برتر باشد و به تدریج هر موقفی سال بالاتر مخصوص خود نسبت به پایین‌تر داشته باشد، پس پنجاه هزار این سوره معارج، از شماره بیرون میشود، و ما ذلك علی الله بعزیز.

معارف معاد آنچنان غامض و دور از ذهن است که اگر تصریحات خود اهل البیت علیهم السلام که أدری بما في البیت هستند نبود واقعا ورود در آنها از مصادیق بارز تفسیر به رأی میشد، و شنیدم از کسی که از صاحب المیزان شنیده بود گفتند «وقتی درس اسفار به بحث معاد رسید کتاب را بستیم چون بحث معاد از عقول عادی بالاتر است!» اما خوشبختانه تصریحات واضح از اهل البیت ع داریم که کلید مطالب اصلی است، و آنقدر روشن است که نمیگذارد راه بر رونده عاقل گم شود.

عباراتی که اگر توفیق شد آنها را بحث خواهیم کرد، مثل:

 «حققت القیامة علیهم عداتها[5]»

 «أسفرت الساعة عن وجهها[6]»

«الدنیا في الآخرة و الآخرة محیطة بالدنیا»

 «حققوا علیکم نزوله و لا تنتظروا قدومه[7]»

 «صحبوا الدنیا بابدان ارواحها معلقة بالمحل الأعلی[8]»

«لو لا الآجال التي كتب الله لهم لم تستقر أرواحهم في أجسادهم[9]‏»

«فقلت له يا ابن رسول الله فأخبرني عن الجنة و النار أ هما اليوم مخلوقتان فقال نعم و إن رسول الله قد دخل الجنة و رأى النار لما عرج به إلى السماء قال فقلت له فإن قوما يقولون إنهما اليوم مقدرتان غير مخلوقتين فقال ع ما أولئك منا و لا نحن منهم من أنكر خلق الجنة و النار فقد كذب النبي ص و كذبنا و ليس من ولايتنا على شي‏ء و خلد في نار جهنم قال الله عز و جل هذه جهنم التي يكذب بها المجرمون يطوفون بينها و بين حميم آن‏[10]»

«إنه ليخف على المؤمن حتى يكون أخف عليه من صلاة مكتوبة يصليها في الدنيا[11]»

 «قد شككت في كتاب الله ... لأني وجدت الكتاب يكذب بعضه بعضا... سأعلمك ما شككت فيه‏...ذلك في مواطن غير واحد من مواطن ذلك اليوم الذي كان مقداره خمسين ألف سنة[12]»

« فحاسبوا أنفسكم قبل أن تحاسبوا عليها فإن للقيامة خمسين موقفا كل موقف مقداره ألف سنة ثم تلا في يوم كان مقداره ألف سنة مما تعدون[13]»

«بين أطوار الموتات و عذاب الساعات‏[14]»

«يا نصر إنه ليس حيث تذهب الناس[15]»

«و إن وراءكم الساعة تحدوكم تخففوا[16]»

 «و إن الساعة تحدوكم من خلفكم تخففوا تلحقوا فإنما ينتظر بأولكم آخركم[17]»

«فكأنكم بالساعة تحدوكم حد الزاجر بشوله، فمن شغل نفسه بغير نفسه تحير في الظلمات[18]»

«ندما عليها حتى يصير بينه و بينها أقرب من جفنه إلى مقلته[19]‏» و.... 


[1] سورة المعارج، آیه ۴

[2] من الله ذی المعارج(سورة المعارج، آیه ٣)

[3] سورة الحج، آیه ۴٧ و سوره السجدة، آیه ۵

[4] فاعتبروا بما كان من فعل الله بإبليس إذ أحبط عمله الطويل و جهده الجهيد و كان قد عبد الله ستة آلاف سنة لا يدرى أ من‏ سني‏ الدنيا أم من سني الآخرة عن كبر ساعة واحدة(نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ ص287 خطبه قاصعة ١٩٢)

[5] نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 342 خطبه ٢٢٢

[6] نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ ص156 خطبه ١٠٨ خطبه ملاحم

[7] فحققوا عليكم نزوله و لا تنتظروا قدومه(نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ ص311 خطبه ١٩۶)

[8] نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 497 حکمت ١۴٧

[9] نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 303 خطبه ١٩٣ خطبه متقین

[10] التوحيد (للصدوق)، ص: ۱۱۸

[11] روي عن النبي صلى الله عليه و آله‏ أنه لما نزلت هذه الآية قيل له ما أطول هذا اليوم؟! فقال رسول الله صلى الله عليه و آله (و الذي بعثني بالحق نبيا إنه ليخف‏ على‏ المؤمن‏ حتى يكون أخف عليه من صلاة مكتوبة يصليها في الدنيا)( التبيان في تفسير القرآن    ج‏10    115) و مجمع البيان في تفسير القرآن    ج‏10    531

[12] التوحید، ص ٢۵۴-٢۶۶

[13] الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏8، ص: ۱۴۳

[14] نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 114خطبه ٨٣ خطبه غراء

[15] 3- حدثنا علي بن إسماعيل عن محمد بن عمرو بن سعيد عن بعض أصحابنا عن نصر بن قابوس قال: سألت أبا عبد الله ع عن قول الله عز و جل‏ و ظل ممدود و ماء مسكوب و فاكهة كثيرة لا مقطوعة و لا ممنوعة قال يا نصر إنه ليس حيث‏ تذهب‏ الناس‏ إنما هو العالم و ما يخرج منه.( بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم ؛ ج‏1 ؛ ص505)

[16] نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 62 خطبه ١٩

[17][17] نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 242 خطبه ١۶٧

[18] نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 221 خطبه ١۵٧

[19] 4- و بهذا الإسناد عن الرضا ع عن أبيه موسى بن جعفر ع قال قال الصادق ع‏ إن الرجل ليكون بينه و بين الجنة أكثر مما بين الثرى و العرش لكثرة ذنوبه فما هو إلا أن يبكي من خشية الله عز و جل ندما عليها حتى يصير بينه و بينها أقرب‏ من‏ جفنه‏ إلى مقلته(عيون أخبار الرضا عليه السلام ؛ ج‏2 ؛ ص3)