تداوم یافتن فضای روایت حرف واحد بعد از وحید بهبهانی
خب وقتی از کلمات وحید رد میشویم، به طبقه بعدی میآییم؛ صاحب جواهر و مرحوم شیخ. ایشان چه کار کردند؟ قبلاً عرض کردیم. آنها دیگر زیر این اجماع زدهاند. گفتند که این اجماع فایدهای ندارد. عبارت جواهر را خواندم و دوباره هم ان شالله میخوانیم. یعنی وحید که این حرف را زدند اما این اجماع را فرمودند. خب حالا وحید تواتر را چطور درست کردند؟ شما که میگویید «عندنا حرف واحد»، چطور درست کردید؟ فرمودند تواتر یعنی تواتر تداول آن در عصر معصومین. این سبع متواتر است و اجماع امامیه بر تواترش هست. یعنی تواتر در مرئی و مسمع معصوم بودن. نه تواتری که سید نعمت الله گفتند معظم المجتهدین میگویند «کل مما نزل به الروح الامین». وحید چرا به این صورت معنا کردند؟ میگویند چون عندنا حرف واحد است. وقتی نزد ما روایات اهل البیت حرف واحد است، نمیشود که هر دو را جبرئیل آورده باشد.
پس یکی را او آورده ولی بقیه آنها مجاز است و مورد امضاء اهل البیت است. چون مردم در مرئی و مسمع اهل البیت میخواندند و ائمه هم نهی نکردند. وحید به این صورت حل کرد. قبل از وحید هم کسی را ندیدم که برای تواتر به این صورت محمل درست کند. اگر شما کسی را دیدید حتماً ارسال کنید تا ما و دیگران از آنها استفاده کنیم.
بدون نظر