بازتاب و تثبیت سه اشتباه صاحب حدائق در کتب بعدی
به نظر ما کتاب حدائق میخ سه اشتباه را در کتب بعدی کوبیده است. این چند صفحه حدائق را نگاه کنید. اول؛ میگویند «و هو العمده»؛ روایات «کذبوا اعداء الله» و «انما الاختلاف یجی من قبل الرواه» را میآورند. دوم؛ میگویند شیخ الطائفه در تبیان صریحاً این ادعای اجماع بر تواتر را رد کرد. این هم چیزی است که قبلاً عرض کردم. سوم هم مطلبی است که در یک صفحه از ابن جزری میآورند، شهید ثانی و ابن جزری اعتراف کردهاند به اینکه بعضی از سبعه متواتر نیست. این سه امر در کنار هم قرار گرفته و در کتابهای بعدی هم این سه تا مدام نوشته شده است. شیخ تواتر را انکار کرده است، شهید ثانی و ابن جزری هم اعتراف کردهاند که تواتر نیست. و روایات هم که میگوید حرف واحد. این سه امر بسیار نقش داشته که علماء بعدی هر کسی حدائق را ببیند تحت تأثیر واقع شود.
من الآن که اینها را از حدائق دستهبندی کردم، آن چیزی که بارها گفته ام، حالا در ذهن من طلبه دارد جا میگیرد. این هم آن بود که فضایی که در زمان صاحب مفتاح الکرامه بوده سنگین بوده. یادتان هست که عرض میکردم. الآن یکی از مهمترین کتبی که این فضا را در جو نجف و کربلا سنگین کرده بود، همین حدائق است. این سه تا را جا میاندازند و ایشان از زمخشری نقل میکنند و … .
ان شالله اگر زنده بودیم، قبل از اینکه عبارت مفتاح الکرامه را ادامه بدهم، سه-چهار صفحه را نگاه کنید. از صفحه ۹۵ تا ۱۰۵. این ده صفحه حدائق را نگاه کنید. ان شالله این ده صفحه را در جلسه بعد مرور میکنیم که ایشان در این فضا چه کار کردهاند. از کجا میگویید که بعدی ها از ایشان گفته اند؟ همانطور که قبلاً گفتم، ایشان در عبارت تبیان «التطلع» آوردهاند، درحالیکه این کلمه در اصل کتاب نیست. بسیاری از کتب –پنج، شش کتاب شماره گذاشتهام- حتی مستمسک وقتی عبارت تبیان را نقل میکنند، «التطلع» در آن هست. یعنی مستمسک، مفاتیح، مفتاح الکرامه و… که عبارت تبیان را نقل میکنند، معلوم میشود که از حدائق گرفتهاند. یعنی خودشان اصل عبارت تبیان را نگاه نکردهاند. این قوی میکند که میخ این حرفها را صاحب حدائق کوبیدهاند.
بدون نظر