ترجیح قرائت «ولا» توسط فرّاء، به جهت مناسبت معنا
اما معاصر او نحاس است. یکی از کتابهای خوب علوم قرآنی، اعراب القرآن نحاس است. نحاس در سال سیصد و سی و هشت وفات کرده است. هفت-هشت سال بعد از مرحوم کلینی وفات کرده است. در آن زمان بوده. تا خود طبری خیلی فاصلهای ندارد. ببینید وفات فرّاء دویست و هفت است. خیلی جلوتر است. در معانی القرآن فرّاء میگوید:
وقوله عز وجل: ولا يخاف عقباها
أهل المدينة يقرءون: «فلا يخاف عقباها» بالفاء، وكذلك هى فى مصاحفهم، وأهل الكوفة و البصرة: «ولا يخاف عقباها» بالواو والواو فى التفسير أجود [۱۴۰/ ب] لأنه جاء: عقرها ولم يخف عاقبة عقرها، فالواو هاهنا أجود، ويقال: لا يخاف عقباها. لا يخاف الله أن ترجع وتعقب بعد إهلاكه، فالفاء بهذا المعنى أجود من الواو وكل صواب[1]
«أهل المدينة يقرءون: «فلا يخاف عقباها» بالفاء، وكذلك هى فى مصاحفهم، وأهل الكوفة و البصرة: «ولا يخاف عقباها» بالواو والواو فى التفسير أجود»؛ از حیث معنا واو بهتر است.
«لأنه جاء: عقرها»؛ قبلش گفت «فعقروها»، لذا «ولا یخاف عقبها»؛ یعنی آن عاقر. نه اینکه خدا نمی ترسد. خدا از چه میترسد؟! خدا نمی ترسد. «فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمۡدَمَ عَلَيۡهِمۡ رَبُّهُم بِذَنۢبِهِمۡ فَسَوَّىهَا، وَلَا يَخَافُ عُقۡبَٰهَا»[2]. البته در این معنا وجوه مختلفی گفتهاند، فعلاً او میگوید این اجود است. و الا در تفسیر قمی در روایتی دارد یعنی خدا ابائی ندارد. یعنی هر دو قرائتش در تفسیر قمی به هر دو نحو آمده است. فعلاً فراء این را میگوید. میگوید «فی التفسیر اجود».
«ولم يخف عاقبة عقرها، فالواو هاهنا أجود، ويقال: لا يخاف عقباها. لا يخاف الله أن ترجع و تعقب بعد إهلاكه، فالفاء بهذا المعنى أجود من الواو وكل صواب»؛ با معنایی که به خدا بزنیم، فاء بهتر است.
[2] الشمس ١۴ و ١۵
بدون نظر