اهمیت شناخت حیثیات دخیل در موضوع
آن چیزی که الآن میخواهم روی آن تأکید کنم این است: دقت در روایت است. «أتاني آت من الله فقال إن الله عز و جل يأمرك أن تقرأ القرآن»؛ یعنی قرآنی داریم که نازل هم شده، شمای پیامبر خدا میخواهید آن را قرائت کنید. خداوند متعال میفرماید «علی حرف واحد» قرائت کنید. این به چه معنا است؟ در اینجا میخواهم نکتهای را عرض کنم که خیلی پرفایده است. در بحث اصول، موضوع علم را مطرح میکردند، میگفتند چه بسا دو علم هست که بدنه موضوع آنها یکی است اما حیثیت آنها تفاوت دارد. به آن هم این را ضمیمه میکردند: «لولا الحیثیات لبطلت العلوم». یعنی بسیاری از علوم هستند که اگر حیثیات را بردارید تمایزشان از بین میرود. یا اینکه «لولا الحیثیات لبطلت العلوم و الحکمه»؛ یعنی حتی قوام قضایای حکیمانه به حیثیات دخیل در موضوع است. اگر در قضایا آن حیثیت ملحوظ در موضوع را در نظر نگیرید، آن قضیه تافه میشود. خیلی مهم است که یک حیث در موضوع قضیه چیست تا حکم بر آن بار شود. چون محور تناسب حکم و موضوع همان حیثیت ملحوظ در موضوع است.
بدون نظر