تواتر احراق مصاحف و قدح عثمان بواسطه آن
مرحوم مجلسی در باب مثالب عثمان همین را میگویند. میگویند یکی از مثالب عثمان احراق مصاحف است. جلوتر هم عرض کردم یکی از تقویت کنندهای تواتر این است که دو دستهای که با هم دشمن هستند، هر دو یک چیزی را قبول داشته باشند. این تواتر را قوی میکند. مثلاً هم لشگر کوفه و هم لشگر شام هر دو قبول داشتند که عمار را «تقتله الفئة الباغیة». چرا؟ چون اگر لشگر شام قبول نداشتند که میگفتند یک حدیث دروغ در آوردهای و راحت بودند. معلوم میشود این حدیث به قدری روشن بود که همه متفق بودند. در نقل دارد وقتی عمروعاص نزد معاویه آمد مفاصل بدنش میلرزید. معاویه گفت عمرو چه شده؟! گفت «قتل عمار». اصلاً بین صحابه معروف است که همه همراه عمار میشدند. حتی در جنگ جمل و صفین معروف است؛ گفتند چرا این جایی؟ گفت بهخاطر همان. من نگاهم به عمار است، وقتی میبینم اینجا است… . گفتم وای! خود امیرالمؤمنین را نگاه نمیکنی، به عمار نگاه میکنی؟! عمار برای تو از خود امیرالمؤمنین بالاتر است؟! معروف بود که عمار به این صورت است. آن جایی که باشد اگر کشته شد… . خب بعد از اینکه دیدیم لشگر شام انکار نکردند، تواتر حدیث «تقتلک الفئة الباغیة» بالا میرود. چرا؟ چون طرفین قبول دارند فقط او میگوید لشگر کوفه که او را از خانه بیرون آورده، او را کشته، دیگری میگوید لشگر شام که او را کشته. باغی است، معروف است.
در مانحن فیه هم همینطور است. عثمان احراق کرده یا نکرده؟ شیعه میگوید از مثالب عثمان احراق مصاحف است. اهلسنت میگویند از فضائل عثمان توحید مصاحف است. معلوم میشود که طرفین قبول دارند که چنین کاری شده است. تواتر این کارش بالا میرود. قضیه احراق که صریح صحیح بخاری خودشان هم هست. نمیتوانند آن را کاری کنند.
بدون نظر