حقیقت صوتی یا کتبی قرآن کریم
بنابراین یک فرضش این است که خدای متعال همه اینها را با هم ایجاد کرده است. حالا طبق آن بحثهایی که داشتیم این احتمال اول روشنِ روشن است. چرا؟ بهخاطر اینکه بحثی داشتیم اصل قرآن کریم، در ابتدا صوت بوده؟ یا ابتدائش کتاب بوده؟ بحث تفسیری خیلی عالیای است. «فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَوَٰقِعِ ٱلنُّجُومِ، وَإِنَّهُۥ لَقَسَم لَّوۡ تَعۡلَمُونَ عَظِيمٌ، إِنَّهُۥ لَقُرۡءَان كَرِيم، فِي كِتَٰبٖ مَّكۡنُونٖ»[1]. قرآن کریم اول کتاب مکنون است. ملک وحی آن کتاب را میخواند. البته ظاهر بعضی از آیات هم بود که اول اقراء صورت گرفته بود، خوانده و بعد قرآن شده. جمع آنها را به مراتب طولی بحث کردیم.
شاگرد: در ابتدای سوره علق هم اول میگوید «ٱقۡرَأۡ»، نمیگوید «قل».
استاد: احسنت. «اقرء» یعنی کتابت. «ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلَّذِي خَلَقَ، خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِنۡ عَلَقٍ، ٱقۡرَأۡ وَرَبُّكَ ٱلۡأَكۡرَمُ، ٱلَّذِي عَلَّمَ بِٱلۡقَلَمِ»[2]، یعنی صحبت از کتابت و قلم است. نه اینکه صرفاً صوت را بشنوی و بگویی. اینها بحثهای خیلی شیرین است. « فِي صُحُفٖ مُّكَرَّمَةٖ، مَّرۡفُوعَةٖ مُّطَهَّرَةِۭ، بِأَيۡدِي سَفَرَةٖ، كِرَامِۭ بَرَرَةٖ»[3]. اینها از بحثهای خیلی خوبی بود. خدای متعال کتاب خودش را طبق تکوین قرار داده، تکوین «علی سبع» است و لذا تدوین هم «علی سبع» است. همانطوری که تکوین را قرار داده تدوین آن راهم طبق آن قرار داده.
«حتّىٰ يَتِمَّ القَولُ معَ إباحتِه تَعالَى القِراءةَ بأيِّ شَيءٍ شِئناه مِن هٰذه الحُروفِ»؛ چون همه آنها کلام خدا است. «بأن يَكونَ القارئُ بكُلِّ واحدٍ منها حاكياً لكلامِه و مُؤدّياً لمِثلِ لَفظِه»؛ عین کلام جبرئیل را میگوید، «و إلّا فلا يَجوزُ أن يَكونَ مَن قرأَ: «فتَبيَّنوا» بالنونِ حاكياً لكلامِ مَن قالَ: «فتَثبَّتوا» بالتاءِ»؛ همه آنها کلام خدا است.
[1] الواقعه ٧۵-٧٨
[2] العلق ١-۵
[3] عبس١٣ -١۶
بدون نظر