معنای ملاصالح مازندرانی از «لک یا الهی وحدانیة العدد»؛ «لام ملکیت»
مرحوم فیض، معنای دیگری دارند. مرحوم فیض، این معنا را در وافی، میگویند. مرحوم مجلسی هم در مرآة العقول، همین را نقل میکنند. یا نقل میکنند یا به این عنوان که خودشان قبول کردهاند. یک معنای دیگری را هم، مرحوم ملاصالح مازندرانی دارند. ایشان میگویند: این «لام»، لام ملک است. با این بحثهایی که ما میکردیم، دیدم وجه خوبی است. مباحثی هست که نفس الامریات را به خداوند متعال بند نمیکنند. خُب، مجموع اعداد طبیعی بینهایت است. خداوند باشد، مجموع اعداد طبیعی بینهایت است. [میگویند:] خداوند متعال هم نباشد، مجموعهی اعداد طبیعی بینهایت است. به مسألهی بودن یا نبودن نبودن ربطی ندارد. اینها خیلی مبانی رایجی است. عرض کردم آن آقا میگفت. اما بر اساس آن مطالبی که عرض کردم، اصلاً به این صورت نیست. تمام سیستمهای صوری، فوق بینهایت و …، همه مسبوق به ذات او هستند. یکی از آنها همینی است که مرحوم ملا صالح فرمودهاند. فرمودند: حضرت علیه السلام میفرمایند: خدایا کل نظام عدد، این همه تشکیلاتی که عدد دارد، برای تو است. «لک یا الهی وحدانیة العدد»؛ عدد و یگانگی آن، تمام نظام یگانهای که بر اعداد حاکم است، همهی آنها ملک تو است. به نظرم اگر درست فهمیده باشم، ایشان به این صورت معنا کردهاند. سید علیخان، ظاهراً بعد از ملاصالح بودهاند. ظاهراً در ریاض السالکین، حرف ایشان را هم میآورند.
خلاصه، اشارهای بود که آن عبارت صحیفه معنا شود.
بدون نظر