«شهادتان ترفعان القول»، قول بهمعنای اعتقاد و گفتار
«شهادتان ترفعان القول»؛ قول بهمعنای گفتن است. اما کاربرد بسیار وسیعی در اعتقاد دارد. لذا میگویند «قاله» با «قال به» دو کاربرد دارد. «قاله» یعنی گفت. اما «قال به» یعنی «اعتقده». اگر شما قول دیگری را لا عن اعتقادٍ بگویید، نمیگویند «قلت به». «قلت به» یعنی اعتقده؛ آنچه را که قبول دارد. «ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ»[1]؛ سماع القول این است که گوش بدهید، اما «یستمعون» یعنی به آن دل بدهید. «فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُ»؛ آن را بهعنوان یک اعتقاد گوش بدهید، به آن نزدیک میشوید و بعد بهترین آن را انتخاب میکنید. لذا اینکه حضرت علیه السلام فرمودند: «شهادتان ترفعان القول»؛ اینکه قول را بالا میبرد، دو معنای خیلی روشنی دارد. یکی یعنی در عالم الفاظ شما لفظ خوبی گفتهاید که به وسیلهی آن مسلمان میشوید و ذبیحهی شما حلال است و خونتان محفوظ است و سایر احکامی که اسلام دارد. «ترفعان القول»؛ یعنی القول الذی یترتب علیه احکام الاسلام. در اینجا قول بهمعنای گفتار است. اما همین قول بهمعنای اعتقاد چقدر زیبا میشود! «شهادتان ترفعان الاعتقاد»؛ کسی که سراغ این شهادتان بیاید، از حیث اعتقاد قلبی بالا میرود. یک انسانی میشود دارای قول رافع. قول یعنی عقیده؛ دارای عقیده بلد میشود.
«و تضاعفان العمل»؛ عمل را مضاعف میکند. زیادش میکند. القول، العمل. در آنجا اگر القول بهمعنای گفتار است، العمل، فروع دین و ایمان میشود. اگر القول بهمعنای اعتقادات است، العمل، مقابلش میشود و بهمعنای عمل میشود. اعتقاد و عمل در آیات و روایات بسیار است. حالا بحث ما سر «تضاعفان» است. در مادهی «ضعف» بحثهای لغوی خیلی خوبی هست.
[1]. الزمر، آیهی ۱۸.
بدون نظر