محال بودن دانستن مجموعه تمام حقایق
نکات مهمی مربوط به نوشتار قبلی هست ولی برای اینکه بحث طولانی نشود ترجیح میدهم آنها را در ضمن ردّ دلیلهای بیخدایی مثبتگرا مطرح کنم ، اکنون بحث ما در استدلال منطقی محال بودن دانستن مجموعه تمام حقایق است.
در این استدلال از نظریه مجموعهها و برهان قطری سازی کانتور استفاده شده ، و چون شخصا نظریات کانتور را خیلی مهم میدانم برای آب و تاب بحث سراغ عبارات ریاضی دانانی که قدر او را ندانستند و او را تحقیر کردند نمیروم ، اما آنچه باور من است و بعدا هم توضیح میدهم و اشارهای هم در مقاله نکتهای در نقطه به آن داشتم این است که نظریه مجموعهها در ابتدای راه است و حیثیات دقیق در آن هنوز متمایز نشده است و شاهد آن پارادوکس راسل است ولی علیای حال پشتوانه قوی دارد و به تعبیر هیلبرت در باغ سبزی که کانتور نشان داد احدی نمیتواند ببندد اما من تاکید میکنم تنها در باغ را نشان داد و تا ورود به خود باغ هنوز مراحلی باقی است.
و احتمال میدهم همانگونه که من وقتی استدلال بیخدایان را با سوء استفاده از حرف کانتور دیدم نزد خود خندیدم اگر خود کانتور هم که به شدّت مذهبی بود حرف آنها را میدید میخندید ، (کانتور به شدّت مذهبی بود : تاریخ ریاضیات ترجمه محمدقاسم وحیدی اصل ج ۲ ص۲۶۰).
بدون نظر