رفتن به محتوای اصلی

مقدمه

افراطی‌ترین بی‌خدایان ، بی‌خدایان مثبت‌گرا هستند که مدعی هستند دلیل دارند بر نبود خدا و قانع نمی‌شوند که بگویند ما نمی‌دانیم خدا هست یا خیر؟ بلکه می‌گویند حتما می‌دانیم که خدا نیست ، و ادعای علم و قطع که امر ساده‌ای نیست دارند ، و توجه کنید به تفاوت این سه: علم به وجود ، علم به عدم ، عدم علم به وجود یا عدم.
در ابتدا واضح می‌کنم که تمام اصول و براهین بی‌خدایی مثبت‌گرا ناتمام است ، و بد نیست به عنوان مقدمه سیر ذهنی خود را بگویم ، سالها در اطراف مفهوم وجود و عدم و اصل تناقض فکر می‌کردم و دفعات متعدد وقتی برایم آسیب پذیری منطقی و فلسفی اینها روشن می‌شد با خود می‌گفتم نه تنها اکنون رمز ماندگاری نماز و معارف دینی را می‌یابم بلکه از نزدیک احساس می‌کنم که انتخاب مفاهیم عادی نمی‌تواند باشد ، که اگر توفیق بود در این مقاله توضیح خواهم داد.
ببینید وقتی می‌خواهند به یک خداباور بگویند در پیشگاه خدا بایست و نماز بخوان چند گزینه متصور است که کار خود را با آن آغاز کند؟
خدا موجود است ، خدا ثابت است ، خدا حق است ،خدا حقیقت است ، خدا حقیقت وجود است ، خدا معبود است ، خدا عالم است ، خدا قادر است ، علیم ، حی ، عظیم ، کبیر ، خالق است و صدها گزینه دیگر ، اما به جای همه اینها می‌گوید خدا بزرگتر است ، دقت کنید نه بزرگ است بلکه بزرگتر است ، و در توضیح آن اولیاء دین فرمودند مبادا تصور کنی یعنی خدا از هر چیز بزرگتر است که در این صورت او را محدود کرده‌ای و از خدا بودن انداخته‌ای بلکه بزرگتر از این است که وصف شود.
همانطور که گفتم من در سیر ذهنی خود ، از این گزینش احساس اعجاز می‌کنم ، و همان طور که توضیح خواهم داد این خدا شناسی و خدا باوری به قدری رصین و متین است که ماندگاری آن را خرد تضمین می‌کند چون مبتنی بر اصول منطقی و فلسفی قابل تشکیک علمی نیست ، حتی بر اصل تناقض مبتنی نیست که به تفصیل توضیح خواهم داد ، و جالب بود برای من که دیدم ادله منطقی و فلسفی بی‌خدایان مثبت‌گرا مبتنی بر اصل تناقض است.
اما خرد به خردمند دستور می‌دهد خدایی که مبتنی باشد بر اصلی علمی یا فلسفی یا منطقی که می‌تواند مورد خدشه و اشکال قرار گیرد را نپذیرد و تنها خدایی را بپذیرد که همه اصلهای زیر بنایی به او باز می‌گردد.