ب) معنای طبعی در هر نماد
گام دوم این است: هر چیزی با این خصوصیاتی که دارد، با یک معانیای تناسب طبعی دارد. مثلث با «3» و خیلی از چیزها تناسب طبعی دارد. هر چیزی که ریختش سهگانگی است، با مثلث تناسب طبعی دارد. شما میگویید زاویه حاده، منفرجه و قائمه. ببینید گزینههایی که در زاویه دارید، دوتایی نیست، سه تایی است؛ سهگانگی. این هم مرتبه دوم است؛ اگر هر چیزی نماد قرار بگیرد، خود کیان او یک تناسب طبعی با معانی زیادی دارد؛ آن هم قابل دیدن است و روشن هم هست. اصلاً اینها بحث من نیست؛ در اینجا که عرض میکنم زبان میتواند کاملاً از معنا مستقل باشد. اینها هست و خیلی هم کارساز است، فقط باید آنها را ببینیم و قاطی نکنیم.
بدون نظر