رفتن به محتوای اصلی

حروف الفبا نمونه‌ای از نماد بدون معنا

شاگرد۲: این نکته‌ای که راجع به حروف الفبا گفتید، در حروف الفبای زبان عربی و فارسی است یا مشترک بین تمام حروف الفباست؟

استاد: ظاهرش مشترک بین همه الفبای زبان‌ها در بشر است.

شاگرد۲: الآن ممکن است بعضی از حروف زبان انگلیسی باشد که یک معانی متعددی به‌جز آن چیزی که از نفس آن حرف فهمیده می‌شود، از آن می‌فهمیم.

استاد: آن را در نظام زبان بعدی می‌فهمیم. شما حروف الفبا را ردیف کنید. امام علیه‌السلام به عمران صابی فرمودند - عمران سؤال می‌کرد که چطور می‌شود؟ حضرت فرمودند - اگر می‌خواهی ببینی که این‌ها معنا ندارند، جدا جدا هجاء کن. هجاء یعنی بگو الف، باء، جیم و دال و تا آخر برو. در حروف انگلیسی و همه زبان‌ها همین‌طور است. بگوییم a، b ،c  و همین‌طور تا آخر برویم، در ذهن آن‌ها چیزی نمی‌آید. یعنی یک نشانه‌گانی گروهی هستند، اما گروهی‌ای که تنها خودشان هستند. اگر آن‌ها را هجاء کنیم، هیچ‌کدام از آن‌ها ذهن ما را سراغ یک معنایی تحریک نمی‌کند. هجاء یعنی الفبا را بگوییم. بله، اگر همین‌جور بخواهیم [حروف را علی الاطلاق] بگوییم، خب در زبان عربی هم هست. در عوامل ملا محسن، اگر بگویید باء، باء یک حرف است اما باء حرف جر است و چقدر معنا دارد! آن باء یک کلمه است. آن باء الآن در نظام زبان عربی رفته است. آن‌که هجاء نیست. همین‌طور که الف و باء و جیم و … بگویید، هیچ چیزی به ذهنتان نمی‌آید.

شاگرد: بعضی از حروف مانند ح، خ با معنای سفتی همراه هستند.

استاد: آن معنای طبعیش است.

شاگرد: بالاخره معنای طبعی هم یک معنا است.

استاد: وقتی شما حاء و خاء می‌گویید، در ذهن مخاطب سفتی می‌آید؟! نمی‌آید. باید کسی باشد که در فکر فقه اللغه رفته باشد و تفاوت این حروف را دانسته باشد. العرف ببابکم.

شاگرد۲: بین مطلق و نسبی باید تفاوت بگذاریم؟ چون این چیزی که شما می‌فرمایید، یک چیز مطلق وجود دارد. چون ممکن است در ذهن هر کسی با یک معنایی شرطی‌سازی شده باشد.

استاد: در هجاء نشده؛ همین را عرض می‌کنم. مثلاً از سین و شین چه چیزی به ذهنتان آمد؟

شاگرد۲: حالت تفشّی‌ای که در شین هست.