تفکیک زبان از معنا
آن چیزی که الآن بحث ما است و خیلی مهم است، این است که دستگاه زبان از معنا استقلال دارد. آن فایلی هم که رفتوبرگشت شده، آن آقا میگویند برای من اصلاً معقول نیست که ما یک زبان صوری محض داشته باشیم، و حال آنکه تأکید من بر این است که جدا کردن زبان از معنا ممکن است و بلکه اگر این تفکیک صورت بگیرد و با این تفکیک، بهصورت کامل جلو برود، بسیاری از انگیزهها، بسیاری از اختلافات , بسیاری از اشتباهات بر طرف میشود. لذا ما دستگاه مستقل زبان داریم که سر سوزنی معنا در آن دخالت نمیکند. من این را تأکید میکنم؛ اصلاً عرض من این است.
آن ایرادی هم که به دستگاه منطق ریاضی فرگه گرفتم، نگفتم ممکن نیست، بلکه اصل عرض من این است که زبان حتماً ممکن است که از معنا جدا شود، و آنها چنین جداسازیای را نکردند. بهطور ظریف چون انگیزههای قبلی در صوریسازی دخالت داشته، آن انگیزهها سبب شده که صوریسازی تام در زبان صورت نگرفته بهنحویکه بعداً معنادهی کنند؛ این عرض من است. بنابراین الآن بحث ما این است که ریخت معنا و زبان به این صورت است.
بدون نظر