جایگاه حکم حاکم در میقاتیت
(43:08)
همان سالی که من گفتم از او سؤال نکنید، آن سال اهل تخصص میگفتند اصلاً ما اینجا هلال نداریم. طبق محاسبه اهل فن هنوز از تحتالشعاع بیرون نیامده ولی اینها میگویند که ما دیدهایم. شما میگویید دو شاهد عادل هستند که میگویند دیدهایم.
شاگرد: قبلاً فرمودید که حاج آقای بهجت فرمودند سخت نگیرید.
استاد: نه، سخت نگیرید درجاییکه شهادت دادند و معارض نداشت، وقتی برای حاکم شرع ثابت شد حکم میکنیم. حاج آقا حکم حاکم را هم حجت میدانست لذا میقاتیت آمد.
شاگرد: این از باب حکم حاکم بود.
استاد: از این باب بود که میقاتیت با حکم حاکم میآید. و الّا حکم حاکم در جایی باشد که [موجب اختلاف باشد]؛ به قول حاج آقا کلاهی ها ما را به دعوا میاندازند. بین مریدهای دو عالم در یک شهر حسابی دعوا شد و کشت و کشتار شد. حاج آقا میفرمودند تیر هم زده بودند. آن آقا گفته بود خود ما علماء که با هم دعوا نداریم. این کلاهی ها ما را دعوا میاندازند. حالا آمدیم و یک جایی این جور شد. کلاهی ها آمدند و دو حاکم شرع بودند، یکی حکم کرده و دیگری نکرده. شما طبق کلاس فقه چه میگویید؟ میگویید وقتی قرار شد اتفاق نشود، درجاییکه یک حاکم حکم کرده و دیگری نکرده، حکم او بی حکم میشود. چون اینجا میقاتیت نمیشود. یعنی حتی اگر شما قبول دارید که حکم حاکم هست…؛ من طبق ضوابط عرض میکنم. فتوا جای خودش باشد. فتوا برای مفتین است. من طلبگی عرض میکنم. طبق این استظهار شارع میگوید اگر بین حکم حاکم هم اختلاف شد من مدافع این هستم که به محض اینکه اختلاف شد، «اتموا الشهر ثلاثین». استصحاب کنید. یا اینکه بقیه گوش کنند. چون من میخواهم تعظیم شعار صوم و میقاتیت در امت اسلامیه باشد، اگر یک حاکمی با وجود اختلاف حکم کرد، به حکم او اعتناء نکنید.
شاگرد: پس اعتراض مردم به جا است درجاییکه اختلاف میشود.
استاد: بله، ارتکازشان است.
شاگرد۲: در خصوص هلال برای شهادت عدلین روایت داریم؟
استاد: نه، جالب این است که خیلی بحث کردهاند و میخواهند با عمومات بیاورند. و الّا عدل واحد را هم داریم. حتی مرأة داریم. مفصل بحث کردیم. امام فرمودند وقتی میخواهی اول ماه روزه بگیری، «تکفی شهادة المرأة الواحدة» اما در فطر نه؛ «لانقبل شهادة النساء». مفصل از این بحث کردیم. ما جمع های مفصلی داشتیم راجع به اینکه مجموع ادله در اینجا چه میگوید.
باز هم این صفحه را نگاه کنید. اگر افاده ای داشتید فردا بفرمایید.
بدون نظر