ادعای مضحک ابن تیمیه در لزوم رجوع عوام به علماء سنی؛ «تشیع یهود»
(38:50)
در این چند لحظه نکاتی که از جلسه قبل مانده را عرض میکنم. در جلسات قبل از بحارالانوار یک حدیثی خواندم. مناسبتی که سراغ منظومه عقائد شیعه رفتیم، بهخاطر بحث سفیانی بود. با اینکه اهلسنت سفیانی را دارند و مفصل هم هست، چطور در اعتقادات شیعه یک مؤلفه ای منظم میشود؟ دانههایی از یک گردن بند زیبایی میشود که به هم مربوط است. این چیز کمی نیست. وقتی اعتقادات منظم باشد، کسانی که به آن اعتقاد پیدا میکنند خودشان میفهمند چه میشود. از ابن تیمیه گفتم؛ میگفت خیلی از یهودی ها وقتی مسلمان میشوند شیعه میشوند. چرا؟ بهخاطر اینکه در تورات ائمه اثنی عشر را دیدهاند. میگوید خیالشان میرسد آن مبشرها همین هایی هستند که این روافض میگویند. و حال اینکه هیچکدام از اینها امام نشدند. میگوید اگر سراغ علماء بروند به آنها حالی میکنند که این اشتباه است. ائمه روافض خلفاء اثنی عشر نیستند. بله علمائی مثل شما معلوم است! از روز اول میخش را کوبیدهاید. در صحیحین شما آمده «انّ رسول الله قد غلب عليه الوجع»[1]. رزیه یوم الخمیس را همه میدانند. ابن عباس چطور اشک میریخت و میگفت «فخرج ابن عباس يقول إن الرزية كل الرزية ما حال بين رسول الله صلى الله عليه وسلم وبين كتابه»[2]. حضرت فرمودند «اتئوني بكتاب أكتب لكم كتابا لا تضلوا من بعدی». او هم گفت «ان رسول الله قد غلبه الوجع». حالا عبارت مسلم را که نمی خواهم بگویم. نگاه کنید فتح الباری ابن حجر را ذیل همین حدیث. میگوید چرا خلیفه دوم نگذاشت، چرا اینطور گفت؟ علمائی که ابن تیمیه میگوید باید سراغ آنها برویم، اینطور هستند؛ میگوید «اتفق قول العلماء على أن قول عمر حسبنا كتاب الله من قوة فقهه ودقيق نظره»[3]. از بس فقیه بوده! این علماء معلوم است! سراغ این علماء بروید! این جور کاری را کرده و این علماء برای شما میگویند چرا. «اتفق علماء» یعنی یکی از آنها هم استثناء نیستند! خب معلوم است که ابن تیمیه میگوید اگر سراغ این علماء بروید به شما حالی میکنند. یهودی میگوید همه شما این را میگویید ولی من یک منظم میخواهم. حالا که یهودی بودم و مسلمان شدم خودم میتوانم تصمیم بگیرم این خلفاء اثنی عشری که میگویند، زیبنده چه کسی است. خودش دیگر میفهمد. شما میگویید سراغ علماء بروید، همان جا میگویند «اتفق العلماء انه من قوة فقهه ودقيق نظره»! همان جا دارد؛ یکی گفته چطور گفته اید این کار بسیار خوبی بود، درحالیکه ابن عباس مثل باران اشک میریخت؟! جوابش چیست؟ ابن عباس هم که صحابی است! مثل باران اشک میریخت و میگفت «الرزیه کل الرزیه»! شما میگویید « من قوة فقهه ودقيق نظره»؟! جوابش چیست؟ یک کلمه؛ «ان عمر کان افقه من ابن عباس». او گریه میکرد، چون فقیه نبود و حالیش نبود. او که افقه بود میفهمید. خلاصه جناب ابن تیمیه میگوید اگر یهودی ها سراغ علماء بروند نمیگذارند که گرفتار روافض شوند.
[1] صحيح البخاري - (۱/ ۵۴)
[2] همان
[3] فتح الباري لابن حجر (۸/ ۱۳۲)
بدون نظر