عدم توجه به مطلب مسلم و جا افتاده «تواتر قرائات» در کتاب حقائق الهامة
عجائبی دیدم، بهتآور! ابو عبید قاسم بن سلّام در ٢٢۴ وفات کرده. در زمان امام هادی علیهالسلام بوده. چند سال بعد از شهادت امام جواد علیهالسلام وفات کرده. معروف هم هست. کتابها دارد. کتابش فضائل القرآن است. کتاب معروفی است. یکی از مهمترین مستندات در عالم اسلام در علوم قرآنی کتاب او است. چون نویسنده مهمی است، کتابش مانده است. ایشان وقتی اختلاف مصاحف را میگوید -سید ابن طاووس در سعد السعود هم آوردهاند- میگوید تمام این مصاحف «کل نزل بها الروح الامین»[1]. تکتک مصاحفی که اختلاف دارند، خیال نکنید اشتباه شده، ببینید چه زمانی این را میگوید. یعنی مطلب جا افتادهای است. من امروز کتابهایی را میخواندم. میگفت «اغرب ابن الجزری». در یک فضایی حرفی را که کسی میزند، خوب است به گردن ابن جزری بگذاریم و بعد بگوییم «اغرب». خُب چون یک نفر است، آن را کنار میگذاریم. خُب او که تنها نیست. یک حرفی را میگوییم «ابن جزری اغرب» و حال اینکه وقتی بهدنبال آن میرویم میبینیم یک مطلب جا افتاده و مسلم نزد اهل فن است. نه اینکه همینطور کسی آمده چیزی گفته است. قبلاً عرض کردم محقق ثانی و شهید ثانی، خودشان را در مقابل شهید اول، اهل فن نمیدانند. شهید اول اهل فن میشود. ایشان محکم میگویند لثبوت تواتر العشر.
شاگرد: کتاب فضائل القرآن برای چه کسی بود؟
[1]فضائل القرآن للقاسم بن سلام (ص: 328): «.... قال أبو عبيد: هذه الحروف التي اختلفت في مصاحف الأمصار، ... وهي كلها عندنا كلام الله، والصلاة بها تامة إذ كانت هذه حالها».
بدون نظر