رفتن به محتوای اصلی

وجود نقطه در زمان نزول قرآن در خط رایج

اما سؤال دوم؛ این هم خیلی مهم است. همان چیزی که معروف است و خیلی می‌گویند. خط ضعیف بود! کجا ضعیف بود؟! خط خام بود! وقتی اشتباه کردند، در خط خام نمی‌شود اشتباه کنند؟! چون خط خام است و وقتی کاتب اشتباه کرد، باید بگوییم خط خام است و اشتباه کاتب هم هیچ؟! لذا در خط خام هم اشتباه می‌کند و باید اشتباه آن را برطرف کرد. سؤال دومم این است: تاریخ نقط الحروف چه زمانی است؟ معروف این است که ابوالاسود نقط الاعراب کرد و اعراب گذاشت. بعد یحیی بن یعمر نقط الاعجام کرد. خلیل هم اعراب ها را تغییر داد. سؤال دوم من این است: در این سؤال به اطمینان می‌رسم. آیا از اولی که این رسم المصحف بوده نقطه بوده یا نه؟ صریحاً می‌گویند اصلاً نقطه نبوده! بلکه در قرن اول در زمان عبد الملک مروان تازه نقطه در آمد! عجائب است!

شاگرد: نقطه در خصوص مصحف یا کلاً؟

استاد: کلاً می‌گویند. بحمدالله در زمان ما سنگ نوشته‌هایی پیدا شده که نقطه بوده است. اصلاً معقول نیست بگوییم زمانی‌که مصحف بوده، نقطه نبوده. من این را برای ختم کلام عرض می‌کنم. آیه شریفه می‌فرماید: «كِتَابٌ مَرْقُومٌ، يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ»[1]. العین خلیل برای قرن دوم است. خلیل در سال ١۵٠ وفات کرده. ببینید خلیل برای مرقوم چه می‌گوید. «کتاب مرقوم» یعنی کتابی که اعجام به نقطه کرده‌اند. یعنی او واژه مرقوم را معنا می‌کند به کتابی که نقاط آن را گذاشته‌اند. می‌گوید کتاب مرقوم یعنی کتابی که نقاطش را گذاشته‌اند. خُب اگر در زمان نزول قرآن، اصلاً نقطه نبود، وقتی او می‌خواست زمان خودش را بگوید باید تذکر می‌داد. نه این‌که در مورد یک واژه قرآنی صرفاً توضیح بدهد.

شاگرد: نقطه تحت الباء هم همین‌طور است.

استاد: بله. می‌گویند نقطه نبوده! حرف‌ها غلط اندر غلط. چرا نقطه نبوده؟! در زمان امیرالمؤمنین نقطه بوده. شواهد روشنی دارد. عرض کردم در این سؤال دوم که به اطمینان رسیده‌ام. حالا بعداً شواهد آن را عرض می‌کنم. این را خیلی طول دادم، نخواستم به این زودی به اطمینان برسم.


[1]المطففین ۲۰ و ۲۱