چرایی بحث از کتاب «پژوهشی در رسم مصحف»
دو هفته قبل آقا فرمودند که چرا این کتاب پژوهشی در رسم المصحف را میآوری؟ عرض کردم من انتخاب نکردهام. یکی از اعزه به آن جا رفته بودند و آن مؤلف در آن محفل داده بودند، ایشان هم گفته بودند من مطالعه نمیکنم برای تو باشد! وقتی شروع به خواندن کردم خوبی ای که دارد مستند است. یعنی هر چه نقل میکنند عین عبارت را میآورند. آن جایی هم که بحث خودشان است، معلوم است. غیر از این جهتش، ما کتاب دیگری در رسم المصحف نخوانده بودیم. کما اینکه قرائاتش هم همینطور بود. تازه من شروع به مطالعه کردن کردم، دیدم برای خودش علمی است. علمی که اصلاً آدم ابتدا باورش نمیشود که یک علم ریشهدار قویم است؛ که چقدر روی آن کار شده، حرف زده شده! ما اصلاً خبر نداشتیم که این خودش یک علم است. علم دقیق و قابل پی جویی. مطالب خوبی دارد. هر چه هم اینها را کمتر بدانیم، وقتی کمتر بدانیم بی هوا حرف میزنیم. چون خبر نداریم. یک چیزهایی میگوییم که کسی که اینها را خوانده میبیند داریم پرت حرف میزنیم. پرت حرف زدن را کسی که کار کرده میفهمد. کسی که کار نکرده نمی فهمد. این کتاب از این باب بوده. لذا آن اساتیدی که زحمت این کتاب را کشیدهاند ذو حق هستند. با اینکه قبلاً بهصورت پراکنده از رسم المصحف صحبت میکردیم اما الآن بهعنوان فنی است که میفهمیم به چه صورت است؛ بدو و ختمش و آثارش را میفهمیم. روی این حساب سؤالات و بحثی که داشتیم را ادامه میدهم.
بدون نظر