اهمیت افراد القرائة و التزام برآن نزد قرّاء
شاگرد٢: یعنی اختلاف حفص و ابوبکر هر دو مختار عاصم بوده؟
استاد: بله، سی شاگرد دیگر هم دارد.
شاگرد٢: این خلاف ظاهر نیست؟ چون باید حداقل در یک مورد هم دو نقل کرده باشند و بگویند در اینجا به دو وجه خوانده شود.
استاد: ببینید از روز اول بحث مهمی بوده. این اختیار القرائه بهعنوان اختیار کمرنگ بوده. بلکه بعداً در کلاسهای علوم قرآنی اختیار پررنگ شد. زمان خود عاصم و نافع آن چه که خیلی پر رنگ بوده، افراد القرائه بوده. اصلاً رسمشان بوده به این صورت نبوده که الآن ما مینشینیم و عبد الباسط به چند قرائت میخواند. بههیچوجه. مواظبت داشتند بر افراد القرائه. یعنی وقتی مینشستند و میخواندند اصلاً دو قرائت را ذکر نمی کردند. رسم جا افتادهای بوده. دانی میگوید. بعد هم ابن جزری میگوید. میگوید «حتی قصرت الهمم»؛ میگوید وقتی همت ها بود –جالب است که شهید ثانی هم میگویند- افراد القرائه میکردند در هفت جلسه جدا. یعنی یک جا مینشست و افراد القرائه میکرد. یک قرائت میکرد تا آخر میرفت. دفعه بعدی میآمد و قرائت دیگری را میخواند. بعد میگوید «قصرت الهمم»؛ استاد دید که چارهای نیست، اگر بخواهم رها کنم و دوره بعدی بروم دیگر تمام میشود. لذا است که در یک جلسه اقراء چند قرائت را ذکر میکردند. این افراد القرائه بحث بسیار مهمی بوده و در عالم قرائات یک بابی برای خودش است. متأسفانه اصلاً اینها به گوش ما نخورده است. الآن طلبه که به حوزه میآید به گوشش سیبویه و کسائی خورده که نحوی هستند. اما به گوش او نخورده که یکی از قراء سبعه کسائی است. اگر بگویند از قراء سبعه هست، میگویند نمیدانیم. چرا؟ چون شاطبیه به گوش او نخورده است. و حال آنکه شهید و … از روزهای اول اینها را میخواندند. این نقصی است. حالا چه زمانی برگردد. رسمی که قبل از قرن یازدهم در حوزهها بوده و اینکه دوباره همان کتب درسی برگردد، خیلی اهمیت دارد .
والحمد لله رب العالمین
بدون نظر