شواهد مبعِّد تقیه ای بودن اجماع علماء شیعه بر جواز قرائات
صفحه پنجم بودیم. فرمودند:
(قلت) یشیر بذلک إلی الأخبار الواردة فی ذلک کخبر سالم بن سلمة و غیره و کلامه ککلام الشیخ و الطبرسی و الکاشانی یعطی وجوب القراءة بهذه القراءات و إن لم تکن قرآنا رخصة و تقیة و فیه بعد و علی هذا فیحمل خبر الخصال المتقدم علی التقیة و کلام الأصحاب و إجماعاتهم علی التواتر إلی أصحابها لا إلیه صلی اللّٰه علیه و آله و سلم و ینحصر الخلاف فیمن صرح بخلاف ذلک کالشهید الثانی و غیره[1]
«و کلامه»؛ یعنی کلام وحید بهبهانی، «ککلام الشیخ و الطبرسی و الکاشانی یعطی وجوب القراءة بهذه القراءات و إن لم تکن قرآنا رخصة و تقیة»؛ بهخاطر تقیه و رخصت اجازه دادهاند که اینها را بخوانیم. کلام وحید رخصتا را میرساند، مانعی ندارد. چون تقریباً حالت رد عبارت شهید را دارند. اما اینکه کلام شیخ و طبرسی دال بر این باشد که اجماع رخصتا است، قبلاً عرض شد که اصلاً به این صورت نیست. شواهد روشنی بود.
[1]مفتاح الکرامة في شرح قواعد العلامة(ط - دار الاحیاء التراث) ج۲ ص ۳۹۳
بدون نظر