ضرورت تمرکز بر مهندسی اطلاعات
ببینید ما در فضای مباحثه که تحقیق میکنیم، باید شواهد له و علیه را پیدا کنیم. سعی من همین است. یعنی تنها آن هایی که مطلب ما را سر برساند پیدا کنیم. ما میخواهیم ببینیم که مطلب چطور بوده. اگر به این صورت جلو بروید به مستنداتی دست پیدا میکنید که مشترک بین همه است. یعنی وقتی این مستندات را عرضه میکنید همه میپسندند. دو-سه بار به من فرمودهاند این هایی که میگویی را بنویس. من به دیگران هم پیشنهاد دادهام که اینها را مقاله کنند. مانعی ندارد. اما آن چه احساس من طلبه است این است: نوشتن مقاله لامحاله بیرون از معماری اطلاعات نیست. اصلاً نمیشود. یعنی صاحب مقاله دارد معماری میکند. مقاله نویسی و معماریای که متقدم بر مهندسی باشد فایده ندارد، ضعیف است، سست است.
مهندسی یعنی چه؟ یعنی شواهد به حد اشباع رسیده با هم جفت و جور شوند. یعنی همه شواهد درست تحت مدیریت جمعآوری شده باشد، بعد از مدیریت همه شواهد، مهندسی شده باشد. یعنی فارغ از یک مختار، آنها پیچ و مهره شده باشد. پیچ و مهره به سلیقه من ربطی ندارد. اگر نسبت به پیچ، مهره بزرگتری باشد این پیچ در این مهره جفت نمیشود. حال به سلیقه شما بشود یا نشود. بنابراین مهندسی اطلاعات یک امر فطری بشر است. ما باید اینها را انجام بدهیم. یعنی الآن فضای بحث ما به تحقیق و جفت و جور کردن شواهد به نحو فطری کل بشر نیاز دارد. اگر این جور انجام شد ما فعلاً وقتمان را برای مقاله نگذاریم. بلکه وقتمان را برای این بگذاریم؛ جمعآوری و پیچ و مهره کردن آنها. دراینصورت مقالاتی که بعداً نوشته میشود پر بار است. هر کسی مقداری اهل علم باشد تا نگاه کند قانع میشود. یعنی میبیند که این مطالب نه جهتگیری دارد و نه… ، بلکه مستندات روشنی است که با هم جفت و جور است.
بدون نظر