نحوه مواجهه شارع با توحدگرایی ذهن بشر در معنا و افراد گرایی آن در قرائت
عرض میکردم که ذهن بشر در معنا توحد گرا و در قرائت افراد گرا است. یعنی وقتی شروع به قرائت میکند اگر بخواهد چند قرائت داشته باشد اصلاً با ذهن عرف جور نیست. شارع با همین امر فطری بشر مشی کرده. حذیفه و سائرین هم بر همین بوده اند. اما قرآن ورای این ذهن ناقص توحد گرا است. خب شارع چه کار کند؟ قرآنی نازل میکند ورای این ذهن ضعیف، میخواهد جا بیاندازد، میخواهد با همان وسعتی که دارد آن را بیاورد. خب کاملاً وارد بوده، نباید خدایی را به او یاد دهند.این آیه شریفه یک معنای صوری دارد «فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُوم[1]، وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظيم[2]». خب حالا ما به تلسکوپ و نجوم میرویم و هیچ مشکلی هم ندارد. اما این آیه شریفه چطور به بعد از خودش مربوط میشود؟ این مواقع نجوم و این قسم عظیم، در دنباله اش میفرماید « إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتابٍ مَكْنُون لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون[3]». حالا بیایید روایت کافی شریف را بخوانیم. اوائل کتاب فضل القرآن کافی شریف است. درجاییکه مقداد از حضرت صلیاللهعلیهوآله سؤال میفرماید، دنباله اش حضرت چه فرمودند؟«له نجوم و على نجومه نجوم[4]». همان جا بود که در برخی از نسخهها «تخوم» هم خوانده بودند. ما همان جا بحث کردیم و گفتیم از شواهد بر میآید که همان نجوم درست است. نمی دانستند که «له نجوم و علی نجومه نجوم» به چه معنا است؟ چون تصور «له نجوم» سخت بوده گفتهاند انسب این است که «تخوم» باشد.
[1]الواقعه ٧۵
[2]همان ٧۶
[3]همان٧٩
[4]الكافي (ط - الإسلامية)، ج۲، ص: ۵۹۹
بدون نظر