فتوای ابوحنیفه : جواز قرائت فارسی قرآن در حال تمکن
خب آن مطلب چه بوده؟ این بوده که قرآن را با نقل به معنا تلاوت کنید. قرآن یک مقصد و یک مطلوب است. مثل اینکه شما روایت را نقل به معنا میکنید و میگویید که امام اینچنین فرمودند. میگوییم الفاظشان چه بود؟ میگوییم یادم نیست. عین همین کار را با قرآن انجام میدادند. اصلاً مرسوم بود. در این زمان ما اصلاً باورمان نمیشود. ما در این مباحثه مدتی گشتیم و شواهد غیر قابل باور پیدا کردیم. روشنترین آنکه الآن هست – البته نباید تنها در کتاب ذهبی بهدنبال آن بگردیم- و معروف است ولو میگویند حنفیه قائل نیستند اما نتوانستند آن را محو کنند. در کتاب الموسوعه الفقهیه الکویتیه و در چند کتاب دیگر هم آمده، خیلی جالب است، آنها بهراحتی میگویند فتوای ابوحنفیه چه بود؟ میگفت شما عربی بلد هستید یا نه؟ بله کامل بلدم. بلدی قرآن بخوانی؟ کامل، حفظ هم هستی؟ بله، کامل. خب حالا اختیارا و با تمکن همین را میتوانی به فارسی هم بخوانی یا نه؟ در نماز سوره حمد را به ترجمه فارسی بخوان. ابوحنیفه میگوید اختیارا با وجود اینکه تمکن از عربیت داری، میتوانید نماز را به فارسی بخوانید.
وقتی امروزه شما این را میخوانید برای شما تعجبآور نیست؟! اصلاً میگوییم چنین چیزی نمیشود! بله، دو شاگرد او بعداً برگشتند. شاگردانش برای نیمه دوم قرن دوم هستند. ابو یوسف و محمد شیبانی برای قرن دوم هستند که قراء سبعه و عشره دیگر فضا را عوض کرده بودند. نوع قراء سبعه برای نیمه اول قرن دوم هستند. عاصم برای نیمه اول قرن دوم هست. فضا عوض شده بود و شاگردان ابو حنیفه با توجه به جوی که درست شده بود، دیگر خجالت میکشیدند. لذا هر دو از قول استادشان برگشتند. الآن هم هیچیک از علماء حنفی فتوا نمیدهند. در فتوایشان میگویند ما حنفیه نمیگوییم شما اختیارا میتوانید در نماز، ترجمه قرآن را بخوانید. خب ابو حنفیه چه بوده؟ میگویند یک بخشی از عمرش این را گفته اما بعداً به قول شاگردانش رجوع کرده است؛ توبه کرده.
بدون نظر