رفتن به محتوای اصلی

«تمثل» به‌معنای تبلور

 

«أن تمثله»؛ مثول چیست؟ مثول، تبلور است. مثول، تمثل، مَثُل، جلوی کسی ظهور کردن است. «فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا»[1]. «مَثُلت بین یدیه»؛ یعنی جلوی او قرار گرفت. برای محراب حضرت داود علیه السلام چه دارد؟

شاگرد: «إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ»[2].

استاد: بله؛ آنجا «تمثل» نیست.

در آیات شریفه، مثول زیاد به کار رفته است. «مثل» و «امثال» هم همین است.‌ آن را متجسد می‌کند. از جملات خیلی ناب صحیفهی سجادیه این است: «لَمْ تُمَثَّلْ فَتَکونَ مَوْجُوداً»[3]. قبلاً راجع به این جمله بحث کرده‌ایم. تمثل پیدا نکردی تا موجود باشی. یعنی خدا موجود نیست؟! راجع به بحث وجود که صحبت می‌کردیم، این را گفتیم. موجود در اینجا، یعنی وجدان کردن. در مشاعر آمدن. «وجدته». می‌گوید سراغ این کتاب رفتم اما «ما وجدته». لم یکن موجودا؛ یعنی ما وجدته. در اینجا هم حضرت علیه السلام می‌فرمایند: «لَمْ تُمَثَّلْ فَتَکونَ مَوْجُوداً»؛ یعنی تجده فی مشاعرک. در اینجا هم «مثول» به‌معنای ظهورکردن است.

«استنباط» هم از مادهی «نبط» است که از لغات قرآنی است؛ به‌معنای استخراج است. «طوامح» هم از شامخ و طامح است. «نضوب» هم به‌معنای «قار الماء» است. «بالکتناه» هم که صحبتش شد. 


[1]. سورهی مریم، آیهی ١٧.

[2]. سورهی ص، آیهی ٢١.

[3]. صحیفه سجادیه، دعای ۴٧.