جستجوی پیشرفته
نتایج جستجو
نتایج یافت شده 4182
ج) تدقیق در پاسخ فخر رازی و اشاره به مساله طرق آحاد از یک قاری در عین وجود طرق متواتر
صاحب حدائق تا اینجا آوردند و تمام. اما خود او جواب میدهد: «وَلِقَائِلٍ أَنْ يُجِيبَ عَنْهُ فَيَقُولَ: بَعْضُهَا مُتَوَاتِرٌ»؛ این نکتهای که الآن میخواهم بگویم نمیدانم قبلاً گفته ام یا نه. ولی به خیالم الآن به ذهنم آمده، شاید آن وقت هم گفته باشم. «بَعْضُ...
انتساب مخالفت با اجماع بر تواتر قرائات به تبیان و مجمع البیان، اولین بار در حدائق
صفحه هفتم بودیم. و أمّا ما وقع فی المقام الرابع «فالقائل بتواترها إلی أربابها دون الشارع یقول إنّ آل اللّٰه علیهم السلام أمروا بذلک فقالوا: اقرأوا کما یقرأ الناس» و قد کانوا یرون أصحابهم و سائر من یتردّد إلیهم یحتذون مثال هؤلاء السبعة و یسلکون سبیلهم و لو...
الف) علم القرآن اشرف علوم
مطلبی که میخواهم امروز عرض کنم؛ بارها مقدمه تبیان و مجمع را خواندیم و رفتیم و برگشتیم. اما هر وقتی یک حسابی دارد. همین ایام تابستان بود؛ دقیقاً یادم نیست که ضمیمه آن چه بود؛ من مجمع را برداشتم و گفتم حالا از باء بسم الله میخوانم تا برسم به جایی که بحث ما ه...
ب) تعظیم تفسیر تبیان در کلام طبرسی؛ قدوة مرحوم طبرسی
مرحوم طبرسی در ادامه چند روایت دیگر هم میآورند و بعد میگویند بهخاطر تخفیف اسانید را حذف کردهام. تا اینجا که میفرمایند: وقد خاض العلماء، قديما وحديثا، في علم تفسير القرآن…إلا أن أصحابنا، رضي الله عنهم، لم يدونوا في ذلك غير مختصرات…إلا ما جمعه الشيخ ال...
ج) اشاره به نواقص تفسیر تبیان
غير أنه خلط في أشياء مما ذكره في الإعراب والنحو الغث بالسمين، والخاثر بالزباد، ولم يميز بين الصلاح مما ذكره فيه والفساد، وأدى الألفاظ في مواضع من متضمناته قاصرة عن المراد، وأخل بحسن الترتيب، وجودة التهذيب، فلم يقع لذلك من القلوب السليمة الموقع المرضي، ولم ...
د) شروع نوشتن تفسیر مجمع بعد از شصت سالگی و در سن پختگی علمی
۱در ادامه میگویند: وقد كنت في عهد ريعان الشباب، وحداثة السن، وريان العيش، ونضارة الغصن، كثير النزاع، قلق التشوق، شديد التشوف إلى جمع كتاب في التفسير… وقد ذرف سني على الستين، واشتعل الرأس شيبا «وقد كنت في عهد ريعان الشباب»؛ یعنی از جوانی میخواستم کتاب...
ه - الف) اشاره به قرائات مشهوره امصار در فن ثانی از مقدمه مجمع
الف) نمایندگی و حکایت قرائت قراء امصار از قرائت رایج و متواترمنطقهشان در مقدمه چند فن را مطرح میکنند. فن اول راجع به تعداد آی قرآن است. [الفن الأول]: قي تعداد أي القرآن، والفائدة في معرفتها:إعلم أن عدد أهل الكوفة أصح الأعداد وأعلاها إسنادا، لأنه مأخوذ ...
ه - ب) اشاره به قرائات مشهوره امصار در فن ثانی از مقدمه مجمع
ب- وإذا اجتمع أهل مكة والمدينة قيل حجازي شما این هفت بند را نگاه کنید. من مقدمه چینی کنم تا ببینید مرحوم طبرسی چه دم و دستگاهی را به پا کردهاند. در ادامه یک کلمه میگویند؛ دنباله اینکه گفتند این قراء همه برای آن شهر هستند. جالبش هم این است که تعبیر ایشان ...
ز) رابطه اختلاف مصاحف بلاد با اختلاف قرائت بلاد
با این مقدمه یک کلمه دیگر میگویند و بعد به بحث ما میآیند. میگویند: قالوا: وإنما اجتمع الناس على قراءة هؤلاء، واقتدوا بهم فيها لسببين. أحدهما: إنهم تجردوا لقراءة القرآن، واشتدت بذلك عنايتهم مع كثرة علمهم، ومن كان قبلهم، أو في أزمنتهم، ممن نسب إليه القرا...
ی) استفاده از مقدمه بهعنوان زمینه طرح عبارت تبیان در مجمع البیان
منظور من اینجا است: بعد از اینکه مرحوم طبرسی اینها را میگویند، یک کلمهای دارند که در صفحه باید حروفش بزرگ شود. فرمودند: فإذ قد تبينت ذلك فاعلم أن الظاهر من مذهب الإمامية أنهم أجمعوا على جواز القراءة بما تتداوله القراء بينهم من القراءات، إلا أنهم اختا...
تحریر صاحب مجمع البیان از مقدمه تبیان در اثبات تعدد قرائات
بیست روز فاصله شد. در صفحه هفتم از فرمایش صاحب مفتاح الکرامه بودیم. فرمودند: و أمّا ما وقع فی المقام الرابع «فالقائل بتواترها إلی أربابها دون الشارع یقول إنّ آل اللّٰه علیهم السلام أمروا بذلک فقالوا: اقرأوا کما یقرأ الناس…[1] من عرض کردم عبارت ایشان د...
نکته اول: ترتیب و نظم جدید در مجمع
اول؛ مرحوم طبرسی رضواناللهعلیه در مقدمه تصریح میکنند که در خیلی از جاها ترتیب کتاب تبیان خوب نیست؛ مخل به مقصود است. بعد میفرمایند من مجمع را نوشتم تا ترتیب را بهخوبی مراعات کنم و مخل به مقصود نباشد.
نکته دوم: استناد قرائات به اهل امصار
دوم؛ در فن ثانی از مقدمه خود، وقتی میخواستند قراء مشهور را بگویند به قراء سبعه نسبت ندادند؛ همانی که همه میگوییم. بلکه ایشان فرمودند «قراء امصار». «اهل المدینه»، «اهل مکه». ادبیاتی که ایشان در فن ثانی مقدمه شروع کردند این بود که نگفتند این قرائات برای این...
نکته سوم: استناد دو قرائت به امیرالمؤمنین (ع)
سوم؛ وقتی سندها را گفتند و به اهل مدینه و … نسبت دادند، وقتی به دو نفر از قراء معروف رسیدند –معروف است که قرائت این دو خیلی با هم متفاوت است- ایشان سند هر دو را به امیرالمؤمنین علیهالسلام ذکر کردهاند. یعنی نزد مرحوم طبرسی در مقدمه معلوم شده که حداقل دو نفر...
نکته چهارم: بیان علت نسبت دادن قرائات به قراء
چهارم؛ فرمودند «قالوا»؛ یعنی یک امر جا افتادهای بین اهل قرائت از قدیم هست؛ همانطوری هم که وحید فرمودند اصلاً علم قرائت از علوم اهل البیت علیهمالسلام بوده. مرحوم وحید با هفت مقدمه فرمودند که مطلب بسیار درستی بود. شواهد روشنی هم دارد. در فدکیه صفحهای هم هس...
نکته پنجم: ترتیب ذکر اجماع در قرائات و سپس ذکر حدیث حرف واحد
از «فاعلم»، نکته پنجم و ششم و هفتم میآید. مرحوم طبرسی بعد از این «فاعلم» سه کار انجام دادهاند. کار بسیار مهمی انجام دادهاند. اول ترتیب نقل اجماع با حدیث حرف واحد را عوض کردهاند. مرحوم شیخ اول از حدیث حرف واحد اسم بردهاند و بعد نقل اجماع کردهاند، اما ای...
نکته ششم: مقدم کردن قول موافق ظاهر حدیث «سبعة احرف» بر قول خلاف ظاهر
دوم، وقتی مرحوم شیخ ذیل حدیث سبعة احرف، اقوال را ذکر میکنند، اول معنای غیر ظاهر را نقل کردهاند و بعد بهمعنای ظاهر رفتند. اما مرحوم طبرسی این را عوض کردند؛ اول اقوالی را که با ظاهر حدیث موافق است را آوردند، بعد اقوالی که با ظاهر موافق نیست را آورند. اما شی...
نکته هفتم: اهمیت دو دسته کردن اقوال موافق با ظاهر حدیث
اما هفتم؛ بعد از اینکه جای نقل اجماع را عوض کردند و همچنین ترتیب نقل اقوال را عوض کردند، یک کلمه «وجهین» آوردند؛ برای دستهبندی قولهایی که با ظاهر حدیث موافق هستند. یعنی کل اقوالی که با ظاهر حدیث موافق هستند، دو تا بیشتر نیست. این دو تا بسیار نقش ایفاء کرد...
ترتیب نامناسب عبارت تبیان، دلیل برداشت نادرست صاحب حدائق در انتساب خرق اجماع به شیخ
«فاعلم أن الظاهر من مذهب الإمامية أنهم أجمعوا»؛ شیخ فرمودند: إنّ المعروف من مذهب الإمامیة و التطلّع فی أخبارهم و روایاتهم أنّ القرآن نزل بحرف واحد علی نبیّ واحد غیر أنّهم أجمعوا… ؛ اول احادیث حرف واحد را گفتند و بعد گفتند «غیر انهم اجمعوا». همین سبب شد صاحب ...
دو مثال مهم شیخ طوسی در اختلاف زیاده و نقیصه
بزنگاه عرض من مانده است. دارد خیلی جالب میشود. ایشان با بیانی که داشتند فرمودند این قرائات سند دارد، ریشه دارد، بعد فرمودند اجماع امامیه هست که میتوانید همه را بخوانید. مختار امامیه این است که انتخاب نکنید. روایت «سبعة احرف» اهلسنت هم نزد ما حرف واحد است....