رفتن به محتوای اصلی

« اذا صفی مزاجه قوی اثر النفس فیه»

حدیث فلسفه را عرض کردم؛ یهودی‌ای امیرالمؤمنین علیه‌السلام را دید - معلوم می‌شود یهودی درس خوانده و بفهمی بود- از مقام حضرت که خبر نداشت، از ظاهر فهمید و گفت «لیتک تعلمت الفلسفة»؛ شما فلسفه یاد بگیرید؛ دیگر می‌شوید علی فیلسوف! پناه بر خدا! حضرت فرمودند «ما ترید من الفلسفة؟»؛ از فلسفه چه انتظاری داری؟! این «سوّیته» را که عرض کردم، بخشی از آن را حضرت در اینجا می‌فرمایند. «ألیس الانسان اذا اعتدل طباعه صفی مزاجه، و اذا صفی مزاجه قوی اثر النفس فیه». یعنی وقتی نفس می‌خواهد اثر کند، یک بستر و مزاج صافی نیاز دارد؛ «اذا صفی مزاجه قوی اثر النفس فیه».

خُب این به چه معنا است؟ یعنی حضرت دارند یک خطی را نشان می‌دهند؛ این‌که خلاصه وقتی می‌خواهد روح و نفس در اینجا ظهور کند و از آن جا در این بستر ناسوت اشراق شود، هر چه شما خصوصیات آن بستر را بشناسید، بیشتر می‌تواند آن اشراق را انجام بدهد. پس آن بستری است و یک مکانیسم و راهکاری دارد و خداوند در آن غموضی قرار داده که این مزاج است.