رفتن به محتوای اصلی

سؤال: دلیل انحصار قرائت در حفص از عاصم، نقل او از امیرالمؤمنین است

حرف‌هایی که در اینجا زده می‌شود را بگویم؛ اگر این مباحثه هشت سال طول کشیده، شما هم پی جویی کنید، کم‌کم با تجمیع شواهد به یک اطمینانی برسید که این مطلبی که از قرن یازدهم حاکم شده، درست نیست؛ اگر خودتان به این برسید غیر از این است که در کلی گویی عباراتی هست که در اقناع و اسکات ذهن عموم و خواص به قدری قوی است که اگر این چند سال به اطمینان رسیده باشید، تا یک جایی برای شما بگویند زبانتان قفل می‌شود و نمی‌توانید بگویید. ایشان این را الآن آورده‌اند؛ چرا حفص از عاصم را می‌گویید؟ خُب روشن است. حفص گفته عاصم به من گفت هر چه به ابوبکر شعبة بن عیاش گفته‌ام از زر بن حبیش از ابن مسعود است، حفص می‌گوید به من گفت هر چه به تو می‌گویم از ابوعبدالرحمان سلمی از امیر امیرالمؤمنین علیه‌السلام است. خُب دل هر شیعه ای جمع می‌شود. تمام شد! خُب دیگر می‌خواهید کجا بروید؟! این قرائت حفص است؛ حرف خود عاصم است که می‌گوید سند قرائت حفص به امیرالمؤمنین می‌رسد.

خُب شما در جواب این چه چیزی به ذهنتان می‌رسد؟

شاگرد: حمزه هم از امیرالمؤمنین نقل می‌کند.

استاد: از کدام نقل؟

شاگرد٢: ابن شهر آشوب در مناقب.

استاد: نه، سند قدیمی. به قرن پنجم- ششم نیایید. خود عاصم می‌گوید.

شاگرد٢: خود مجمع البیان و تبیان.

استاد: نشد. من دارم می‌گویم عاصم گفته؛ عاصم در صد و بیست و سه وفات کرده، عاصم می‌گوید به تو از این سند گفته‌ام و به تو از آن سند، وقتی این را می‌آورند می‌گویند از روز اول این‌چنین بوده. نه چیزهایی که بعداً آمده است.

شاگرد٢: قرائة علی علیه‌السلام از چه زمانی است؟

استاد: عاصم می‌گوید.

شاگرد٢: فقط عاصم که نیست. قرائة علی علیه‌السلام در کتب تفسیری به‌غیراز قرائت حفص از عاصم هم هست.

استاد: کتاب‌های حوزوی، به‌خصوص وقتی کتابی درسی باشد، برای کسانی که تابع حوزه مکتب جعفری هستند هیمنه ای دارد. کتاب درسی حوزه است. وقتی در آن جا می‌گویند از اول تا حالا یک قرائت بیشتر نیست، شما می‌گویید قرائت فلانی هم بوده؟! همه این‌ها بیرون خط است. چیزهایی است که اجتهادات است. صاحب جواهر چه گفتند؟ گفتند کسی که این قرائات را نگاه کند «لایرتاب و یقطع» که این‌ها از اجتهاداتشان است.

شاگرد٢: این سندهایی که به قرائات سبع و عشر، کبری و صغری دارند، چیست؟

استاد: باز حرف‌های شما کلی گویی است. او یک کلی‌ای می‌گوید که اقناع کلام او بیش از حرف‌های شما است. اقناع حرف او به این صورت است که می‌گوید خود اهل‌سنت دارند می‌گویند که عاصم گفت: آقای حفص این قرائتی را که به تو گفتم از ابوعبد الرحمان از امیرالمؤمنین علیه‌السلام گفتم. تمام! حالا شما چیزهای دیگری می‌گویید و به جاهای دیگری می‌روید. می‌گویند قرائت حفص رایج است و … .

جلوتر این سفارش را کردم، باز هم عرض می‌کنم؛ اگر این هایی را که عرض می‌کنم کنار هم ننویسید، سر جایش حرف‌های محکمی هست که آدم ساکت می‌شود و نمی‌داند چه بگوید. آقای اراکی شخص کمی بودند؟! در کتابشان نوشته‌اند چه دغدغه‌ای است که «ملک» می‌گویید؟! «ملک» کجا بود؟!

من می‌خواهم مطلبی مورد اتفاق بگویم که روی آن بحث نشود. چیزی باشد که قابل مراجعه باشد؛ یعنی مراجعه کنید و ببینید. یعنی یک چیزی باشد که سند روشنی باشد و مورد هر کسی باشد که مراجعه می‌کند. یک دفتر بردارید در کنار هم بنویسید. خودم دیده‌ام سر جایش یادم نیست. چون این کار را نکرده‌ام. شما این‌ها را مقابل هم بنویسید. یعنی حرف‌هایی که خیلی برّا است، مُسکت است، مقنع است؛ این حرف‌ها را در اینجا خیلی داریم. وقتی هم می‌گویند می‌بیند هیچی. فقط می‌داند که در هفت-هشت سال کم‌کم به اطمینان رسیده است، اما حالا چه بگوید؟!