رفتن به محتوای اصلی

تفاوت حفص و شعبه دو راوی عاصم در قرائت «ارجلکم»، پاسخی به انحصار قرآن در قرائت عاصم به‌خاطر نقل از امیرالمومنین

شاگرد: راجع به حفص چه بگوییم؟

استاد: این مصحف را یک بار دیگر آورده بودم. نوشته چاپ فرخ خان امین الدوله، چاپ اول صَفَر هزار و دویست و هفتاد و نه در ایران بوده، تجدید چاپ ذی القعده هزار و سیصد و نود. این مصحف حدود یک سال بعد از تجدید چاپش در بیت مرحوم آقای صدوقی بزرگ بود. من به‌عنوان یک دانش‌آموز حدود یازده سالم بود. در بیت ایشان در روز عید قربان مجلسی بود. من یک مقاله‌ای خواندم. ایشان پا شدند و این را برداشتند و پشت آن به دست خط خودشان نوشتند. اگر تاریخ نزده بودند من یادم نبود. تاریخ گذاشته‌اند به دهم ذی الحجه هزار و سیصد و نود و یک. که حدود پنجاه می‌شود. حدود یازده ساله بودم. من مقاله را خواندم و پا شدند این مصحف را به من هدیه دادند. در آن زمان، در این مصحف هدیه کردن نبوده؛ یعنی نوشته تمام وجهش را خود ورثه امین الدوله داده‌اند؛ به هر کسی مصحف را هدیه دادند دیگر پول ندهد. این هم از خصوصیات این مصحف است. لذا در مدرسه ما هم بود. خدا رحمت کند مرحوم آقای علاقه بند را! این بزرگوار می‌آمدند. در ماه مبارک دانش‌آموزان نشسته بودند. این مصحف سنگین است. ایشان دو زانو می‌نشستند و با یک دست و انگشت وسط مصحف، کل جزء را می‌خواندند. خدا رحمتشان کند. همین مصحف بود.

شاگرد: آن مقاله چه بوده؟ یعنی دانش‌آموزان بودند و … .

استاد: نه، بیت حاج آقای صدوقی روضه بود. و ایام عید هم جلوس داشتند. آن روز هم به مناسبت به من دادند. من یادم نیست که رفتم و چه شد. من یک مقاله خواندم. ولی این مصحف را به من دادند. در مناسبت دیگری هم مقاله دیگری خواندم که دوباره به من هدیه دادند؛ در آن هم دست خط دارند؛ کتاب «گفتار وعاظ». جلد اولش بود. برای آقای تاج لنگرودی بود. ظاهراً مرحوم شدند. شاید سه جلد هم شده باشد. ولی در آن زمان تازه جلد اولش آمده بود. این هم مناسبت دیگری بود.

حالا می‌خواهم چه عرض کنم؟ اولاً نصف این مصحف شریف کشف الآیات و کشف المطالب است. این امتیازی بوده در آن زمان. می‌گوید امتیاز دیگرش این است که قرائت غیر معروف عاصم را هم دارد. در اینجا ثبت شده است. گفتم جواب­هایی که هر کسی مراجعه کند برایش تمام می‌شود. می‌گویند قرائت حفص به این صورت است. خب حالا ببینید؛ الآن همین مصحفی که حاج آقا به من دادند، صفحه پنجاه و پنج. این مصحف زیاد هم هست. سوره مبارکه مائده، صفحه پنجاه و پنج. آیه شریفه این بود…؛ جلوتر هم عرض کردم یکی از چیزهایی که در این بحث‌های ما خیلی برّا است، آیات فقهی محل ابتلاء است. آیات فقهی غیر محل ابتلاء را می‌گویند فقها یک بحثی کرده‌اند. اما آیات فقهی­ای که هر مسلمانی شبانه‌روز با آن درگیر است، چیز کمی نیست. الآن در این مصحف توضیح داده است. گفته اصلش قرائت حفص از عاصم است، در حاشیه قرائت ابوبکر شعبة بن عیاش از عاصم است. پس هر دو برای عاصم است. یکی قرائت ابوبکر شعبة بن عیاش است و دیگری قرائت حفص است. آیه شریفه این است: «يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُؤُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ»[1]. قرائت حفص از عاصم «ارجلَکم» است. کنارش را ببینید نوشته «و ارجلِکم بکسر اللام». یعنی قرائت شعبه. قرائت عاصم کدام یک از آن‌ها است؟ هر دو.

آیه وضو محل ابتلاء است؛ عاصم در اینجا قرائت ندارد، روایت دارد. قبلاً عرض کردم جایی که روات از یک قاری متفق باشند قرائت عاصم می‌شود، جایی که روات مختلف باشند قاری دیگر قرائت ندارد، بلکه روایت دارد. روایة حفص عن عاصم ارجلَکم، روایة شعبة عن عاصم ارجلِکم. در این مصحف چاپ شده است.

خب طبق این بیانی که بود، گفت آن چه که به توی حفص گفتم از ابوعبدالرحمان سلمی است از امیرالمؤمنین. می‌گویند خب مشکلی نداریم. قرائت امیرالمؤمنین می‌شود به نصب؛ «ارجلَکم».

شاگرد: «انما الاختلاف من قبل الرواة».

استاد: یعنی چه «انما الاختلاف من قبل الرواة»؟

شاگرد: حضرت دارند رد می‌کنند. یعنی یکی از آن‌ها درست است. یعنی خلاصه یکی درست است.

استاد: شما می‌گویید کدام درست است؟ اگر بخواهید نماز بخوانید کدام را می‌خوانید؟

شاگرد: یعنی حضرت یکی را انتخاب می‌کند و اختلاف از جانب روات است و اختلاف درست نیست. شما فرمودید حفص راوی است، حضرت هم می‌فرمایند «انما الاختلاف من قبل الرواة».

استاد: یعنی حفص اشتباه کرده؟ عاصم «ارجلِکم» خوانده و حفص اشتباه کرده؟

شاگرد: بالأخره یکی از آن‌ها درست است.

استاد: اگر حفص اشتباه کند دیگر در کل از اعتبار می‌افتد.

شاگرد: باید تحقیق کنیم و ببینیم کدام یک از آن‌ها درست است.

استاد: تحقیق می‌کنیم. این اول الکلام است.

شاگرد: خلاصه حرف واحد شد.

استاد: خب این حرف واحد کدام یک از آن‌ها است؟

شاگرد: تحقیق می‌کنیم. لذا باید قراء سبعه را زیر سؤال ببریم چون از آن طرف نص داریم.


[1] المائده ۶