رسم کلمه « موسی »
شاگرد: به نظر میرسد برخی از موارد اختلاف نوشتار توجیه ندارد. مثلاً در یک صفحه «سامری» را با الف نوشته و صفحه بعدی بدون الف نوشته است. مثلاً «ابراهیم» هایی که در سوره بقره هست، بدون الف است… .
استاد: آیا به این صورت هست یا نه؟ مثلاً «موسی». خب فطرتا کلمه «موسی» با الف است، اما چرا آن را با «یاء» نوشته است؟ دیدید که میگویند. ما قرائت «موسا» داریم و همه هم «موسا» میخوانند اما قرائت منتسبی داریم که با اماله است و «موسِیِ» میخوانند. او با «یاء» نوشت به این دلیل که همه که «موسا» میخوانند و مقری هم که میتوانست بگوید «موسا» بخوان. اما مقریای که «موسیِ» میخواند، در «موسا» نمیتواند بگوید «موسیِ» بخوان. لذا او با «یاء» نوشت. همان جا در «سامری» باید ببینیم در قراء و روایاتشان، دو قرائت با سند هست که در دو جا در اقراء تفاوت هست یا نه.
شاگرد: سؤال من این است که آیا پیامبر در این صفحه «سامری» را یک جور خواندهاند و در صفحه دیگر طور دیگری خواندهاند؟
استاد: ولو به قرائت جدا.
شاگرد: یعنی به یکی به این صورت یاد دادهاند و به دیگری طور دیگری یاد دادهاند.
استاد: من این را نمیدانم، باید به دنبالش برویم. از سؤالاتی است که باید بهدنبال آن برویم. این چیزی که شما میفرمایید مطلب خوبی است. البته در اینکه اصل مصحف عثمان محفوظ هست، بحثهای گستردهای شده است. الآن که «سأل سائل» را عرض کردم، «سائل»، الف داشته یا نداشته؟ امام که در اینجا میفرمایند «انما هو سال سیل»، موید این است که در آن مصحف الف نبود، و لذا حضرت که نمی فرمودند «سال سیل» و ابن عباس هم «سال سیل» نمی گفت. ولی الآن در مصاحف ما از دانی گرفته تا سلیمان همه «سائل» ضبط کردهاند.
بدون نظر