انس و عدم انس با قرائات از طفولیت عاملی در پذیرش و رد آن توسط علما
شاگرد: تعبیر تواتر صرفاً اصطلاح است؟ یعنی قرائتی متواتر است که این سه شرط را داشته باشد؟
استاد: اصطلاح تواتر متأخر آمده است. قبلاً می گوفتند قراء الامصار، اهل المدینه. عدهای از مستشکلین میگویند تواتر از فلان قرن درآمده است. درحالیکه از اینها مهمتر بوده است. مثلاً خود ابن مجاهد در یک جا کلمه تواتر را به کار نبرده است. اما میگوید قراء الامصار، المشهور بین … .
شاگرد: منظورم این است که شاید منظور از تواتر این نباشد که قرائات تا پیامبر متواتر هستند.
استاد: اصلاً این مطلب واضح و آشکار است. من قبلاً عرض کردم. شما تشریف نداشتید. فایل های تابستان را نگاه کنید. من تواتر را دو قسم کردم. تواتر قهقرائی و تواتر استقبالی. اینها انواع تواتر است. واضح هم هست بزرگان علماء فن هم اینها را توضیح دادهاند. حدود بیست و دو قسم تواتر هست. در فدکیه هم صفحه انواع تواتر را نگاه کنید. ما بحث کردهایم که این تواتر قابل مناقشه نیست. الی اصحابنا به چه معنا است؟! اگر بخواهیم «الی اصحابنا»، پس در آنها هم متواتر نیست چون چهارده راوی دارد. آقای شعرانی هم خوب توضیح میدهند. در مقدمه منهج الصادقین هست. در فدکیه گذاشتهام. کلمات علامه شعرانی راجع به قرائات. هفته قبل شما فرمودید کتابی کلاسیک را معرفی کنید؟ کتاب آقای هادی فضلی را یادم رفت بگویم.
شاگرد: در کتاب شیعه و قرآن آمده «عقیده شیعه این است که این قرائات متواتر نیست و به یقین به پیامبر منتهی نمیشوند».
استاد: بله، اصلاً میگویند شیعه این است. من عرض کردم کسی در مورد قرائت سبع کتاب نوشته به نام «رؤیای سبع». خود ایشان استاد راهنمای یک فایلی بودند که میگویند در المیزان بیست مورد پیدا کردیم که از قرائت مشهوری که آنها میگویند فاصله گرفتهاند. بعد میگویند یعنی علامه شیعه نبودند؟! شش-هفت سؤال مطرح کردهاند و من خواندم. جالب است.
از چیزهایی که میخواستم امروز بگویم این بود: شما بعد از قرن یازدهم –برای خود من جالب بود- هر عالمی که از سنین طفولیت مشغول علوم قرآنی بوده، مسأله تعدد قرائت برای او واضح است. هر عالمی که بعد از درس خواندن و بعد از اینکه سنی از او رفته است و از سر علاقه سراغ علوم قرآنی آمده خدشه میکند. صاحب مفتاح الکرامه را ببینید؛ کسی است که در تتبع علم است. روضات الجنات آسید ابوالقاسم را ببینید؛ علم در تتبع و تاریخ و کار هستند. میخواستم عبارت ایشان را بخوانم. شما در فدکیه نگاه کنید. ایشان میگویند «تواتر سبع بل کون جمیعه منزل من عند الله تعالی ضروری بالضروره عند قاطبة اهل الاسلام و به صرح الفقها الاعلام». ایشان چه کار به سنی ها دارند؟! همین چیزهایی است که ما میخوانیم. یعنی وقتی یک متتبعی مانند صاحب الروضات هست، برای او این مطلب واضح است.
خیلی جالب است؛ آقای شعرانی که کوچک بودند، نزد پدرشان شاطبیه خواندند. ببینید این مطالب برای ایشان واضح است. خود حاج آقای حسن زاده که آن روزهای اولی که نزد ایشان بودند، شاطبیه را خواندند. ایشان هم که به قم وارد شدند شاطبیه را درس دادند. آقا یک عبارات خوبی از حاج آقای حسن زاده گذاشتند. عبارات تندی که حاج آقای حسن زاده علیه کسانی که حرفهای این چنینی میزنند. چرا؟ بهخاطر اینکه از همان اول با اینها مانوس بودند. حالا ما یک فایلی را بیاوریم و بگوییم علامه طباطبایی در بیست مورد مخالفت کردند؟! با مبنای شیعه چطور جمع کنیم؟! درحالیکه شما الآن میخش را می کوبید و میگویید مشهور نزد شیعه. خب مفتاح الکرامه و سائر علماء و اجماعات کجا بود؟! فقط بعد از صاحب حدائق شد؟!
البته به وحید بهبهانی میرسیم. نقش «الاستاذ ادام الله ظله» در مانحن فیه خیلی مهم است. فرمودند: «و قال الأستاذ أیده اللّٰه تعالی فی حاشیة المدارک رادا علی الشهید الثانی ». انصافش این است که این استاد در تغییر دادن فضا نقش خیلی مهمی داشتند. حالا باید به آن جا برسیم.
بدون نظر