عدم تناسب توجیه تخفیف و تهوین با نزول قرآن توسط ملک وحی
الآن میخواهم عرض کنم؛ «نزل القرآن تهوینا»، در اینجا تناسب حکم و موضوع هست؟ عبارت را ببینید؛ نزل به الروح الامین؛ این قرائات را ملک وحی آورده، چرا؟ چند بار خوانده برای اینکه ما راحت باشیم! خب اینها با هم تناسب دارد که او چند بار وحی را نازل کند، آن هم برای اینکه ما راحت باشیم؟! خب او یکی از آنها را بیاورد و بعد به ما اجازه بدهند که ما چند جور بخوانیم. این جور نیست که چون ما میخواهیم راحت باشیم چند جور بیاورد. راحت بودن ما منوط به این نیست که او چند بار بیاورد. اصلاً نزول مَلَک، حکم خودش را دارد. تناسب نزول ملک وحی، آن هم بر قلب پیامبر خدا مناسبت دارد با لیلة القدر، دستگاه عالم، معارف دین، قرآن کریم، تحدی قرآن برای ازل و ابد. نزول برای اینها است. حالا ما میگوییم برای اینکه شما راحت باشید! بگوییم «هلم، تعال، اقبل»؟! خب اینها که با هم تناسب ندارند.
اگر ما میگوییم ملک وحی نازل کرده، نزول ملک وحی در مقام خواندن ما نیست که بگوییم ما میخواهیم آسان بخوانیم و او چند بار آمد. ملک چند بار آمد برای اینکه ما آسان بخوانیم. این تناسب ندارد. این از آثار آن است.
شاگرد: این قسمتی که میفرمایید درست است. یعنی اصل جوهره آن این اقتضاء را داشته. خب یک نکته آن هم ممکن است تخفیفا باشد.
استاد: خب لازم نیست که دوبار بیاید. من الآن عرض میکنم. سادهترین راهش این است… .
شاگرد٢: به نظر میرسد چون تخفیفا را در فضای قرن اول و دوم تفسیر میکنید این قدر سست میشود. اما اگر در معنای درست خودش ببریم اینگونه میشود که اگر قرار باشد تمام قرائات بهصورت جدا جدا و آیه بیاید نگهداری آن برای امت ناممکن میشود. همین که هفت قرائت است، حفظ و نگهداری آن خیلی راحت میشود. لذا اینکه هفت قرائت آمد تخفیف و تهوین بر امت است. یک آیه را حفظ میکنید و هفت قرائت مختلف هم دارد. وقتی یک آیه هست، من پنج قرائت دیگر آن را هم میدانم. یعنی با یک آیه پنج آیه حفظ کردهام. درحالیکه اگر میخواستم تکتک اینها را حفظ کنم، باید پنج آیه را حفظ میکردم.
شاگرد: بیان سادهتر همان «ضَعف» و «ضُعف» است که میگفتیم به زبان بچرخد و… . این ممکن است تأثیرگذار باشد. همان را نازل میکند که یک قومی با این راحتتر هستند و قومی با آن راحتتر هستند. میتوانیم حیثی نگاه کنیم.
بدون نظر