رفتن به محتوای اصلی

اشاره به دو روایت سبعة احرف در منابع شیعه

در این دو دقیقه می‌خواهم راجع به روایت چیزهایی را بگویم. شما هم مراجعه کنید. بحث تهوین و تخفیف ماند. یعنی هنوز در حوزه‌های سبعة احرف مطالب خوبی هست. حوزه تلاوت عوام یک دسته از روایات را به خودش اختصاص می‌دهد. حوزه نزول ملک به تناسب حکم و موضوع حوزه دیگری را به خودش اختصاص می‌دهد. ملک مدام آمده که من «ام امبر امصیام» بخوانم؟! چه لزومی دارد؟! اصلاً لغو است که ملک دوبار بیاید تا لغت بنی تمیم را بر او بیاورم که آسان باشد. خب شما یک قرائت می‌آورید و به او اجازه می‌دهید که این‌طور بخواند. حوزه‌های دیگری هم هست که الآن وقت می‌گذرد.

ببینید ایشان دو روایت را می‌آورند. می‌خواهیم سندهای این دو روایت را بررسی کنیم. من اشاره‌ای را عرض کنم. روایت اول معروف به ضعف سند است. خب ما هم حرفی نداریم، از حیث ضوابط مشکلی ندارد. اما آن اندازه‌ای که معروف هست، ضعیف هست یا نیست؟ ان شاءالله منزل تشریف بردید سند را نگاه کنید. یک وقتی است که می‌گوییم سند عامی است. سند به بیت علویین می‌رسد؛ از ذریه امیرالمؤمنین علیه‌السلام و در کتاب او است؛ عیسی بن عبد الله هاشمی. این یکی است که برای روایت اول است. ان شاءالله سند آن را ببینید. روایت دوم حماد است. روایت حماد را هم می‌گویند که ضعیف است. چون مجهول است. چون مجهول است پس ضعیف است. مجهول به محمد بن یحیی صیرفی است؛ محمد بن یحیی الصیرفی مجهول لم یوثق. خب حالا مجهول هست یا نیست؟ من این نکته را عرض کنم ببینید که وجه آن چیست؟ من چند نکته دارم که الآن نمی‌رسم عرض کنم. در نرم‌افزار درایة النور، اساتیدی که افاده کرده‌اند و کار کرده‌اند راجع به محمد بن یحیی صیرفی که در کتب مرحوم مجلسی و کتب فقهی از قدیم تا حالا می‌گفتند مجهول است پس روایت او ضعیف است، در این نرم‌افزار می‌گویند محمد بن یحیی صیرفی همان محمد بن یحیی الخزاز است که جلیل القدر است، نجاشی می‌گوید ثقةٌ عینٌ. این را از کجا می‌گویند؟ برای فردا تحقیق کنید. من پیدا نکردم که استدلال آن‌ها برای این‌که در نرم‌افزار محمد بن یحیی صیرفی را با محمد بن یحیی خثعمی یکی نگرفته اند، چیست. در نجاشی محمد یحیی دو نفر هستند که پشت سر هم آمده‌اند. در نرم‌افزار با او را با دومی یکی گرفته‌اند. ممکن است حتی اولی باشد. مرحوم آقای خوئی می‌گویند که سه تا هستند. می‌گویند یکی از آن‌ها مجهول است.

شاگرد: اسناد شیخ صدوق را نگاه کردید؟ معمولاً علت آن را می‌نویسند.

استاد: اگر توضیحی هست، بفرمایید[1].

والحمد لله رب العالمین


[1]سؤال در مورد استخاره؛ شاگرد:  در مورد «فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِن‏ » چه می‌فرمایید؟

استاد: من عرض می‌کنم جهات خوبی در آن هست که در مجموع صرف نمی‌کند و به لوازمش نمی ارزد. من تشویق نمی‌کنم. معمولاً وقتی این آیه که می‌آید می‌گویم در مجموع صرف نمی‌کند.