نقد انتساب رد تواتر به زرکشی
آن چه که من میخواهم در آن دو صفحه نگاه کنید، دو تا نکته است. زرکشی چه گفت: «و قال الزرکشی فی «البرهان»: التحقیق أنّها متواترة عن الأئمة السبعة[1]»، من بهدنبالش رفتم و مطلب خوبی را پیدا کردم. این «التحقیق» اصلاً برای زرکشی نیست. معلوم میشود که در «البرهان» کلمات را جمعآوری میکردند. ذیل کلام زرشکی در صفحه فدکیه ملاحظه کنید؛ در البرهان که همان مطلب هست. در کتاب مهم و مفصل اصولی زرکشی است؛ چون میدانید یکی از مهمترین کتب اصولی اهلسنت برای بدر الدین زرکشی است. به نام البحر المحیط فی اصول الفقه. در این البحر المحیط که در علم اصول نوشته است، صفحات متعددی راجع به قرائات بحث کرده است. جلد دوم، صفحه ٢١٠؛
وقال بعض المتأخرين: التحقيق أنها متواترة عن الأئمة السبعة، وأما تواترها عن النبي - صلى الله عليه وسلم - ففيه نظر[2]
پس در آن کتاب تصریح میکند این «التحقیق» که گفته ام برای خودم نیست. برای بعض متاخرین است. جالب این است که برخی از بحثها را دارد که اگر دقت کنید خود بدر الدین زرکشی از این اشکال جواب میدهد. یعنی زرکشی را هم بهعنوان کسی که این اشکال را مطرح کرده، نمیتوانیم مطرح کنیم. در کتاب اصولی مفصل خود از اینها بحث کرده است. یعنی بهعنوان بحث اینها را میگوید. شاهدش این است که بعد از آن «تسکب العبرات» ابو شامه را هم میآورد و بحث میکند.
بنابراین این یک نکته که «قال الزرکشی التحقیق…»، این «التحقیق» برای خود زرکشی نبود در اصول فقهش دیدیم که دارد از دیگری نقل میکند، آن هم به این عنوان که از آن بحث میکند و در صدد جواب بر میآید.
[1] مفتاحالکرامةفی شرح قواعد العلامة (ط-جماعة المدرسين) ج٧ ص٢١۶
[2]البحر المحيط في أصول الفقه ج٢ ص٢١٠
بدون نظر