آیهی کلیدی برای فهم معنای ارض: «ٱلحَمدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي صَدَقَنَا وَعدَهُۥ وَأَورَثَنَا ٱلأَرضَ»
این بیت معمور، وقتی پایین میآید، چطور است که در سلام شدن زمین دخالت دارد؟ پایین آمدنش به چه نحوی است؟؛ در جلسهی قبل عرض کردم که به گمانم، یکی از کلیدیترین آیات برای فهم این حدیث، آیهای است که حضرت امام سجاد علیه السلام در لحظهی شهادت خواندند. امام باقر علیهالسلام میفرمایند: پدرم این آیه را خواندند و به شهادت رسیدند: «وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي صَدَقَنَا وَعۡدَهُۥ وَأَوۡرَثَنَا ٱلۡأَرۡضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ ٱلۡجَنَّةِ حَيۡثُ نَشَاءُۖ فَنِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِينَ»[1]. این آیه، خیلی مهم است. این ارض، چه ارضی است؟ ارض ملکوت است؟ ارض بهشت است؟ مفسرین هم بحث کردهاند. اینکه میگویم کلیدی است به این خاطر است که بحثهای تفسیری خوبی، در ذیل آن، است.
حالتی که عدو نباشد، زمین سلم شود و این زمین سلم باید حالت برکت باشد؛ مبارک چیست؟؛ در جلسهی قبل عرض کردم در قرآن کریم «الارض المبارکة» نداریم؛ یکی «ٱدۡخُلُواْ ٱلۡأَرۡضَ ٱلۡمُقَدَّسَةَ»[2] داریم، یکی هم «ٱلۡبُقۡعَةِ ٱلۡمُبَٰرَكَةِ»[3] داریم. در قرآن «الارض المبارکة» نداریم، ولی نزدیک ده آیه داریم که مفادش مربوط به همین «الارض المبارکة» است. در این جلسه نشد توضیح بدهم. ولی در این جلسه، مطالب خیلی خوبی از فرمایشات مرحوم مجلسی، مرحوم فیض مطرح شد. زمینهسازی خوبی برای فکر کردن است.
در این حدیث شریف «الارض المبارکة» داریم، برکت آن زمین به چیست؟ «و الحرم الآمن» داریم. بعد میفرمایند: «یبدلها اللّه».
در حد یک کلمه، این را عرض کنم، ادامهاش بماند برای بعد. از آیاتی که مضمون بسیار کلیدی در معارف دارد، این آیه است: «يَوۡمَ تُبَدَّلُ ٱلۡأَرۡضُ غَيۡرَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ»[4]. ایشان هم فرمودند اشاره به همین است. در سوره نور دارد: «وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّنۢ بَعۡدِ خَوۡفِهِمۡ أَمۡنا»[5]، در اینجا هم دارد: «يَوۡمَ تُبَدَّلُ ٱلۡأَرۡضُ غَيۡرَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ»؛ یعنی چه؟؛ یعنی به غیر زمین تبدیل میشود. این مناسب اینجا است. یک زمینی است که «شیة فیها». ظلم و فساد و عدو انفسی و آفاقی دارد. کل این دو صحنهی انفسی و آفاقی، تبدیل به «لا شیة فیها» میشود. میشود: «الارض المسلمة»، «الارض المبارکة».
[1]. الزمر، آیهی ٧۴.
[2]. المائدة، آیهی ٢١.
[3]. القصص، آیهی ٣٠.
[4]. ابراهیم، آیهی ۴٨.
[5]. النور، آیهی ۵۵.
بدون نظر