رفتن به محتوای اصلی

پردازش و اتصال اجزاء به یکدیگر

شاگرد: منظور شما از پردازش در اینجا چیست؟ این‌که فرمودید در میکرو ثانیه میلیاردها پردازش صورت می‌گیرد.

استاد: پردازش، زیاد به کار می‌رود. در اصطلاح فنی، ما یک حافظه داریم که تنها اطلاعات را فقط نگه می‌دارد و یک پردازش داریم که ورودی و خروجی دارد؛ CPU پردازش‌گر است و مثل RAM، یا مثل CD یا مثل هارد نیست که فقط ذخیره کند. خصوصیت و قوام پردازش به داشتن ورودی وخروجی است. وقتی شما یک حافظه‌ای دارید که گیت‌های منطقی (Logical Gates) دارد که ورودی را می‌پذیرد و خروجی دارد، این اساس و جزء لایتجزای پردازش است. پردازش، تغییر دادن است؛ چیزی را از چیزی گرفتن است؛ ورودی را دریافت کردن و خروجی دادن است. در مواردی‌که پردازش صورت می‌گیرد، یعنی مطالبی در زیر آن قطعه زمانی صورت می‌گیرد که حاصلش این می‌شود که ما در یک قطعه زمانی - مثل هوای طلقی که مثال زدم - همان حالی که کسی می‌تواند در خودش احساسی داشته باشد را در ماشین به‌صورت پایه‌محور داشته باشیم. یعنی این‌که گفتیم تمام اجزاء بُعد از هم محجوب هستند؛ یک خط ده سانتی، نصف دست راستش از نصف دست چپ خبر ندارد. اصلاً خصوصیت بُعد این است؛ بُعد، در حجاب منغمر است. هیچ جزئی از آن از جزء دیگر خبری ندارد. خودآگاهی برعکس این است؛ خودآگاهی حضور و شهود است. الآن نفس در بدن نسبت به بدن آگاهی دارد. یعنی همه جای بدن حاضر است و لحظه به لحظه حضور دارد. اینجور نیست که نفس، از جزئی از بدن محجوب باشد.

شاگرد: پردازش چه توانایی‌ای را اضافه می‌کند که از حالت غیرخودآگاه به آگاهی تبدیل می‌شود؟

استاد: پردازش این‌ها را با هم متصل می‌کند. البته هر پردازشی، اتصال نیست. آنچه که الآن در شبیه‌سازی شبکه‌های عصبی شروع کرده‌اند و گفتم که یکی از راه‌های آگاهی است، پردازش، ارتباط برقرار می‌کند. همین سلول‌های حافظه و هارد از هم خبر ندارند. چرا؟ چون اینهایی که در حافظه هست با هم ارتباط برقرار نمی‌کنند. بله، در یک نظمی به آن ارتباط داده‌اند ولی آن‌ها خودشان ندارد. اما در پردازش، به انحاء مختلف با هم رابطه برقرار می‌کنند.