رفتن به محتوای اصلی

اوسعیت ضمان از مبنای استناد

خب با این توضیحاتی که عرض کردم، حالا برگردیم. با این توضیحات در تعاقب ایدی، با یک چیز مهمی مواجه شدیم که فضا را حتی از استناد اوسع می‌کند. به همین خاطر گفتم قرار ضمان مهم است. ما گفتیم تقصیر، صدور و ایجاد. بعد گفتیم یک واسطه‌ای بین این‌ها هست به نام استناد. حالا الآن می‌گوییم در تعاقب ایدی و قرار ضمان با یک عنصری مواجه هستیم که حتی صدور هم از او صورت نگرفته است و فقط مال را خریده بوده و تلف سماوی شده، ولی ضامن است. ایجاد که نکرده است. چکارش کنیم؟ و حال این‌که از نظر مسأله هم روشن است. البته فضای این، دست شما است تا به کتب فقهی مراجعه کنید و منابع و مبانی بحث را قوی کنید. اقوال را ببینید. معمولاً هم در اینجا اختلاف فتاوا هست، چون بحث خیلی دقیق می‌شود.

در همان فایلی که بود، از یک کتاب مثالی را نقل کرده بودند که معلمی به طفلی شنا یاد می‌دهد و این بچه غرق می‌شود. خب حالا یک وقتی است که این معلم تقصیر کرده است؛ معلوم است که در تعلیم تقصیر کرده و بچه غرق شده؛ این فرض، روشن است. اما یک وقتی است که هیچ تقصیری نکرده و بچه غرق شده است. عقلاء نگاه می‌کنند و می‌بینند ولو مقصر نیست، اما غرق شدن بچه مستند به او هست یا نیست؟ یعنی صرف ایجاد مسأله نیست. اگر ورای تقصیر، استناد به او هم دارد، می‌گویند ضامن است. در اینجا چیزی داریم یا نداریم؟

شاگرد۴: بفرمایید جایی که تقصیر نیست ولی استناد هست، به چه صورت است؟ یعنی به صرف این‌که بچه را برای تعلیم برده، می‌گویید استناد دارد؟ یا عنصر دیگری هم هست؟

استاد: حالا الآن این را به آنجا برده است، اما به جای این‌که غرق بشود، رعد و برق زد و این بچه وفات کرد و تقصیر هم نکرده است. یک فرض این است که معلم تقصیر نکرده و بچه غرق شده. فرض دیگر این است که تقصیر نکرده و تصادف کرد. در این موارد شما چه می‌گویید؟ فرض گرفتیم که معلم تقصیر نکرده است، ولی صدور از او است. او آمده بچه را برده. اگر بچه را نبرده بود نه رعد و برق به او می‌زد و نه تصادف می‌کرد و نه غرق بدون تقصیر می‌شد.

شاگرد۵: منظور از صدور، همان بردن است؟ یا منظور، صدور خود فعل بدون تقصیر است؟

استاد: عرض کردم علت می‌گویند، سبب می‌گویند، شرط می‌گویند. فعلاً در صدور و ایجاد همه اینها را داریم به‌صورت مبهم عرض می‌کنیم. ان شاء الله اگر مباحثه قصاص شد، می‌بینید که این‌ها تفاوت‌هایی دارند و همه این موارد یک نحو با هم ظرافت‌کاری‌هایی دارد؛ تسبیب، ایجاد، شرط و … . فعلاً منظورم این است که ذهن شما فعال شود و مثال‌های متعددی به ذهنتان بیاید در اینکه ببینیم چه بگوییم و چه عناصری را می‌توانیم پیدا کنیم.