دخالت زمان در ماهیت نمو و تحقق جماد در ظرف زمان
شاگرد: شما از زمان شروع کردید، اما قبل از نمو، در جمادات هم زمان هست، ولی نیازی به نمو ندارند.
استاد: نه، در رسم تام یک جماد محور t دخالت ندارد. چرا؟ چون میگوییم «جسمٌ ذو ابعاد ثلاثه»، خب در چه زمانی؟ ما که به زمان نیازی نداریم. ولو تحقق آن در ظرف زمان هست، اما در ماهیتش و در رسم تامش زمان دخالت ندارد.
شاگرد: چون حرکت نیست؟
استاد: بله، چون حرکت نیست.
شاگرد: زمان معیار نیست، حرکت معیار است.
استاد: زمان و حرکت با هم هستند. جزوهای بود به نام نکتهای در نقطه، عنوانی که در آن جزوه بود، این بود: «ذرّهای در لحظهای در نقطهای در تکانی». عنوانی که زدم برای همین است. یعنی سه چیز هستند که بر هم منطبق هستند. از هر کدامش صحبت کنید مانعی ندارد؛ ذره، لحظه، تکان. تکانش برای حرکتش است. لحظهاش هم برای زمانش است، ذره هم سائری[=سیرکنندهای] است که راسم است.
شاگرد: همه اینها اصیل هستند؟
استاد: نه، یکی میتواند تابع دیگری باشد. کما اینکه الآن معروف این است که راسم زمان، حرکت است. یعنی زمان است که تابع حرکت است. اگر حرکت نداشتیم، زمان هم نداشتیم. آن بحث ترتب اینها بر هم است، ولی ربطی به این ندارد که فعلاً اینها با هم میتوانند بهصورت معادل باشند. مثلاً وقتی به رصدخانه میروید، کره سماوی را با ثبات زمین محاسبه میکنید و بعد میگویید خورشید دارد میرود. میگویید آیا واقعاً خورشید دارد میرود؟ یا زمین است که دور میگردد؟ میگوییم برای مقصودی که ما داریم فرقی نمیکند؛ چه بگویید خورشید رفت و چه بگویید زمین با حرکت وضعی میگردد، برای مقصود ما تفاوتی نمیکنند. الآن هم که چنین میگوییم، میخواهیم برای آن مقصود، زبان بگیریم و جلو برویم. واقعش به چه صورت است، حرف دیگری است.
شاگرد: در جلسه بعدی دو عنصر پیام و قطعهبندی را شرح بیشتری بدهید.
استاد: ان شاء الله، فکرش میکنم و مثالهایی که همه شنیدهایم را پیدا میکنم. البته من بهعنوان بهانه هستم. در طی هفته، خود شما مراجعه کنید. در زمانی هستیم که هر کدام از اینها را بزنید، دهها مطلب راجع به آن میآید.
شاگرد2: ماندگاری بینایی بود که گفتید؟
استاد: بله، ادراک زمان، ماندگاری بینایی، پسابینایی، اموری هستند که نزدیک هم هستند، خیلی هم عالی هستند.
والحمد لله رب العالمین
بدون نظر