مثال؛ قوام نمو و نفس نباتی به زمان
وقتی زمان را به کار آوردیم، خُب یک فضای جدیدی به پا میشود. این فضای جدید مثالهای خوبی دارد. یعنی ما غیر از هوش، چیزهای دیگری هم داریم که حتماً به زمان نیاز دارد؟ بله. یک چیزهایی داریم که تنها به سه بعد، کارش سر نمیرسد. حتماً به بعد چهارم و زمان نیاز دارد. مثلاً - همین چیزهایی که همه در کتابها میبینید: - شما میخواهید حد تام انسان را بگویید، میگویید «جوهرٌ». خُب تا وقتی «جوهرٌ» گفتید، از آن انتظار بعد چهارم ندارید؛ جوهر است. بعد میگویید: «جوهرٌ جسمٌ»؛ «جسم» هم که میگویید از آن انتظار زمان ندارید. اما تا میگویید «جوهرٌ جسمٌ نام»، زمان میآید. «نامٍ» فصل هست یا نیست؟ مقوم جسم نباتی هست یا نیست؟ این مقوم بدون زمان، اصلاً معنا ندارد. یعنی در یک فضای سه بعدی محض، ما نمو نداریم. اگر بخواهد جسمی که تعریف ذاتی آن نمو است، محقق شود باید زمان را به کار بیاوریم، چارهای نداریم. نمو، این است. خُب الآن ببینید؛ تا میگوییم «نامٍ»، زمان را به کار آوردهایم. بسیار خُب! پس ما چیزهایی داریم که قوام ماهوی آن به دخالت دادن بعد چهارم است. هوش هم از همین است.
بدون نظر