اشتباه در میقاتیت
(45:42)
شاگرد۲: مثلاً یک نفر خودش ببیند و هیچ کسی ندیده است.
استاد: روایت دارد که آن باید بگیرد. به نظرم بحث کردیم. این درست است یعنی اگر حین یصوم الناس او عالم است، باید به علم خودش عمل کند.
شاگرد: اینجا میقاتیت نمیآید
استاد: اینجا مسأله احراز موضوع است که میقاتیت از آثارش است. چون محور حکم، موضوع است و لذا فرمودند قضا کن؛ ولو میقاتیت شده ولی شما باید قضا کنید، یعنی خدای متعال موضوع حکم را دخول شهر قرار داده است. نه میقاتیت. وقتی میقاتیت جزء الموضوع نیست چون او عالم است باید به موضوع عمل کند. ولی صحبت در غیر این موارد است. حتی اگر بعدش هم عالم شد باید قضا کند. وقتی حضرت میفرمایند «صم للرویه و افطر للرویه»، یعنی من شارع به میقاتیت با این بیان محکم رسیدم. فوری بعداً میگویند اگر بعدش شهادت دادند که ماه را دیدهاند قضا کن. این یعنی چه؟ یعنی من با این دستور به مطلوب میقاتیت رسیدم اما موضوع همان موضوع است. اگر بعداً فهمیدی که این میقاتیت به این نحو اشتباه بود، چون موضوع دخول شهر است، شما یک روز را قضا کن. به گمانم اینها خیلی واضح است.
شاگرد: مبنای آیتالله بهجت در تصحیح حج چه بود؟
استاد: میفرمودند چون شیعه به تقیه رفتار کردهاند، تقیه درست است. میگفتند آنها که قدرت نداشتند. آنها تابع آنها بودند. حتی قبل از اینکه تصحیح کنند، سالها قبلش بر مناسک شیخ انصاری تعلیقه دارند. مناسکی هم که خود حاج آقا به افراد میدادند، تعلیقه بر مناسک شیخ انصاری بود. همان جا در تعلیقه میگویند حتی با علم به خلاف خالی از وجه نیست و مجزی است. یعنی فقط آن سال نگفته بودند. سالها قبل فتوای ایشان در تعلیقه مناسک شیخ انصاری بود و فقط آن سال ظهور کرد.
بدون نظر