وضوح قضیه سفیانی نزد مردم؛ روایت زراره « أَ لَيْسَ يَقْتُلُهُ جَيْشُ السُّفْيَانِيِّ»
(11:42)
در جلد اول کافی، صفحه سیصد و سی و هفت، روایت را ببینید. قویتر از تعبیر «أ ما یعلمون» در این روایت آمده است. یعنی بیان میکند قضیه سفیانی بین مردم بسیار متداول بود.
…ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ لَا بُدَّ مِنْ قَتْلِ غُلَامٍ بِالْمَدِينَةِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ لَيْسَ يَقْتُلُهُ جَيْشُ السُّفْيَانِيِّ قَالَ لَا وَ لَكِنْ يَقْتُلُهُ جَيْشُ آلِ بَنِي فُلَانٍ يَجِيءُ حَتَّى يَدْخُلَ الْمَدِينَةَ فَيَأْخُذُ الْغُلَامَ فَيَقْتُلُهُ فَإِذَا قَتَلَهُ بَغْياً وَ عُدْوَاناً وَ ظُلْماً لَا يُمْهَلُونَ فَعِنْدَ ذَلِكَ تَوَقُّعُ الْفَرَجِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ[1]
«قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ لَيْسَ يَقْتُلُهُ جَيْشُ السُّفْيَانِيِّ»؛ ببینید امام علیهالسلام اینجا اسمی از سفیانی نمی برند. یعنی زراره بهعنوان یک فردی که در بستر اطلاعات اجتماعی زندگی میکند، السفیانی یک امر جا گرفته است. بین شیعه و سنی هم هست. از چیزهای جالب این است که «ستّون مهدی کذاّب» را داریم. کسانی که ادعای مهدویت میکنند و دروغ میگویند. اما یک نفر داریم که سفیانی کذاّب باشد؟! در روایات سفیانی ذکر شده است ولی نمیگویند کسی ادعای سفیانی کرده بود و کذاب بود. چرا یکی نیست؟ به این خاطر که از روز اول در بستر فرهنگ اسلامی از زمان خود پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله سفیانی با یک امر منفی جوش خورده بود. حضرت مهدی مثبت بود و در روایات سفیانی خسف بیداء داشت. کسی که در فرهنگ از روز اول هم اسمش آمده و هم با خسف جوش خورده، کدام دروغ گو است که بگوید من او هستم؟! ادعا نمیکند. اینکه مدعی دروغین او کسی نیست، کاشف از این است که این فرهنگ از روز اول بود. مردم و مسلمین میدانستند و سفیانی هم با خسف جوش خورده بود. در صحیح بخاری و مسلم هم هست. اینها مهم است. یعنی از روز اول یک فرهنگسازی در بدنه مسلمین بوده. نه اینکه فقط شیعیان سفیانی را بگویند، بلکه اهلسنت هم سفیانی را میگفتند. آن هم سفیانی جوش خورده با خسف. در مستدرک الصحیحن حاکم هم آمده بود. آیه هم برای آن نازل شده بود؛ «وَأُخِذُوا مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ»[2]. در تفسیر مقاتل بود.
شاگرد: برای سرایت به بدنه مردم قرائن دیگری هم هست؟
استاد: مفصل است. دیروز عرض کردم. شواهد متعددی از اهلسنت آوردم که این سفیانی آمده است. حتی نزد اهلسنت ماخذ قرآنی دارد. این خیلی است.
[1] الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : ۳۳۷
[2] السبأ ۵۱
بدون نظر