رفتن به محتوای اصلی

تصویر استحباب قرائت بر پایه رجحان نفس الامری آن

شاگرد: این‌که قرائتی نسبت به قرائات دیگر ارجح باشد چه مانعی دارد؟

استاد: مانعی ندارد. حالا واردش نشدیم.

شاگرد: این‌که مصالحی باشد و.. .

استاد: بله، یعنی خود قرائات می‌تواند رجحان نفس الامری داشته باشد. چون صحبت سر تواتر بود دوباره واردش نشدم. قبلاً عرض کرده بودم که مانعی ندارد خود قرائات مثل خود آیات قرآن باشد.«فإن درجات الجنة على قدر آيات القرآن[1]»؛ درجات بالا و پایین دارد. پس آیات قرآن هم درجات دارد. قرائات هم همین‌طور است. یعنی ثبوتا می‌تواند یک قرائت بالاتر باشد. ولی چون فضای تواتر آن جا بود من بحث را در این نبردم. قبلاً از ثبوت آن خیلی صحبت کردیم. در این‌که حتی اماله ها در معنا دخیل باشد. درجات اماله در معنا دخیل باشد. اگر فایل ها را ببینید به تفصیل در این‌باره صحبت شده. راجع به صوت؛ رابطه صوت با معنای طبیعی. یعنی گاهی یک صوت طبعاً با یک معنا مرتبط است. وقتی شما محکم می‌گویید طبیعت با معنا استحکام و شدت تناسب طبعی دارد. این تناسب های طبعی اثر می‌گذارد و در نفس الامر هم روشن است.

شاگرد: پس مناسب بود که استحباب را با این بیان بفرمایید.

استاد: بله، ولی چون صحب سر تواتر بود من بحث را عوض نکردم. شما آن را می‌خواستید که عرض کردم طبق آن این‌طور است. و الا از آن مکرر بحث شده است.

شاگرد: «نحن نقرأ علی قرائة ابی» را هم در همین وادی تفسیر می‌کنید؟

استاد: آن چه که من عرض کردم این بود که «نحن نقرأ علی قرائة اهل المدینه».

شاگرد: این امری عرفی است که چون در مدینه بوده‌اند؟

استاد: و لذا وقتی حمزه نزد حضرت خواند حمزه «ملک» می‌خواند و حضرت هم چیزی به او نگفتند. چون قرائت حمزه موافق با اهل مدینه بود. اما وقتی به «سلام علی آل یاسین» خواند، «الیاسین» خواند. حضرت طبق قرائت مدینه فرمودند من در این ده مورد با تو مخالفت می‌کنم.

شاگرد: همه این ده مورد در قرائت مدنی است؟

استاد: من این‌ها را بررسی نکردم. این‌ها ریز به ریزش نیاز به کار دارد. بعضی از آن‌ها شده و بعضی از آن‌ها نشده.

 

والحمد لله رب العالمین



[1]الكافي (ط - الإسلامية)، ج۲، ص: ۶۰۶