خود متناقض بودن استدلال صاحب مفتاح الکرامه بر تأیید تواتر الی اصحاب القرائة
چیزی را که مرحوم وحید فرمودند امروز از شاگردشان خواندم. شاگردشان فرمودند:
و أمّا ما وقع فی المقام الرابع «فالقائل بتواترها إلی أربابها دون الشارع یقول إنّ آل اللّٰه علیهم السلام أمروا بذلک فقالوا: اقرأوا کما یقرأ الناس»
وقتی منزل رفتید عبارت ایشان را ده بار بخوانید؛ ببینید دلیل ایشان رد حرف خودشان است. یعنی دلیلی که برای تواتر قرائات تا اصحاب میآورند، نفس دلیلشان میگوید نمیشود به این اصحاب تواتر باشد. دلیل چیست؟ «إنّ آل اللّٰه علیهم السلام أمروا بذلک»؛ ما را امر کردند که به در خانه این هفت نفر برویم. اینها دست در جیبشان کردهاند و اجتهاد کردهاند و کلام خدا را تغییر دادهاند…؛ به قول آن آقا گفته بود خدا لعنت کند این قراء سبعه را که مسلمانان را این جور مبتلا کردند. خب کسی که اوضاع را نمیداند همینطور است. به من اینطور گفتند که در یک درسی یک استادی از ته دل این ها را لعنت میکردند. خب وقتی نمیداند میگوید چه شد؟! حالا چه بخوانیم؟! درحالیکه تکتک این قرائات حساب دارد.
دیروز هم عرض کردم، برنامههای هوش مصنوعی و محاسبات اگر جلو برود، رسم المصحف، قرائات، در یک نظام مفصل بیاید؛ مسموعاتی که سند صحیح دارد، متواتر دارد، شاذ دارد، دروغ دارد، همه آنها را به سرعت ردیف بندی میکنید. یعنی دیگر آنطور نیست که حافظه یاری نکند. وقتی همه اینها منضبط شد میبینید که چقدر منضبط است. یعنی این جور نیست کسی بتواند همینطور یک قرائت در بیاورد. تا درآورده باشد برچسب ضعیف به آن میخورد. جایز بودن یک چیزی است که جای خودش را دارد. جایز که شوخی نیست. الآن که ایشان فرمودند «یجوز» بعداً عرض میکنم.
بدون نظر