رفتن به محتوای اصلی

تایید ریشه اختلاف مصاحف در تعدد قرائات توسط دکتر غانم قدوری و تهافت این سخن با نفی تعدد قرائات در مصحف عثمان توسط ایشان

همچنین عرض کردم؛ مکی بن ابی‌طالب گفت ناسخ می‌خواست یکی را بنویسد ولی چون در خود بلاد هم بود، این قرائات ماند. دانی بر خلاف او تصریح کرد و گفت نه، وقتی ناسخ می‌نوشت تعمد داشت طوری بنویسد که چند قرائت را متحمل باشد. یعنی تعمد داشت قرائات رایجه را تحفظ کند. خُب چرا عثمان خواست توحید مصاحف کند؟ خُب در مصاحف الصحابه به‌خاطر نزول آن‌ها بر سبعة احرف، زیادة و نقصان زیاد بود و آن لوازم را داشت که هفته قبل گفتیم. لذا او به‌خاطر توحید مصاحف، آن زمینه‌های تکفیر و اختلاف را برداشت.

شاگرد: پایه را یکی کرد.

استاد: بله، آن پایه را یکی کرد، به‌نحوی‌که این رسم، رسم ثابتی باشد تا مقری ها روی آن اقراء کنند و آن اختلافات پیش نیاید. اما اختلافات رایج این‌طور نبود.

لذا همیشه عرض کردم تا یادتان باشد؛ این آقای دکتر قدوری که همراه مکی بن ابی‌طالب شد، مثل خود مکی تصریح نکرد، اما ایشان مجبور می‌شود و می‌گوید بله، جایی که مختلف نوشتند به این خاطر بود که این قرائات به قدری با هم مساوی بودند که در هر مصحفی یک قرائت را گفتند. یعنی نزد آن‌ها مسلم بود که این‌ها همگی هستند. خُب آقای دکتر غانم قدوری! شما که در آخر کار می‌خواهی این را در اختلاف مصاحف الامصار بگویی، چرا در قرائات دیگر هم این را نمی‌گویی؟! یعنی چرا از حرف متخصصین دیگر مثل دانی تا ابن جزری فاصله می‌گیری؟!

یک فاصله طولانی‌ای است که هفته قبل عرض کردم؛ ببینیم غیر از دانی بین متخصصین فن کسی هست که حرف مکی را انتخاب کرده باشد؟! متاخرینی مثل دکتر غانم قدوری به حرف او میل کرده‌اند ولی به گمانم بعد از دانی و مکی، تمام کسانی که تخصص داشتند حرف دانی را تأیید کردند؛ یعنی در کار تعمد بوده. یک چیزهای واضح. ان شالله مصحف امیرالمؤمنین علیه‌السلام را می‌آورم تا ببینید. مثلاً در عبارات تندی که دارند، می‌گویند: ناسخ بی سواد عوام زده‌ای که چیزی بلد نبوده… . خُب مثلاً چه کار کرده؟ آمده در برخی از جاها اشتباهات فاحشی را نوشته است.